آغشته شدن پایه های اجتماع به اعتیاد
انسان همواره به دنبال پر کردن خلأ های درونی خود است و چون نمی تواند واقعیت ها را بپذیرد به دنبال تغییر می رود ، تغییری که هرگز ساده به دست نمی آید و برایش باید هزینه های بسیار داد . در میان آسیب های اجتماعی اعتیاد خیلی زمخت تر است به خصوص اعتیاد زنان ، می تواند عمق تأثیرپذیری کانون خانواده را دگرگون سازد ، چرا که پایه های اجتماع را با خود یدک می کشند . در باور عامه اعتیاد مقوله ای مردانه است و همین امر باعث شده کاستی هایی در آمار زنان معتاد وجود داشته باشد . با وجود این کاستی ها شاهد تغییر الگوی مصرف آنان نیز بوده ایم که به شدت خطرناک است .
با توجه به اینکه زنان محور اصلی خانواده هستند و همین امر اعتیاد آنان را با عوارض جدی تری نسبت به مردان همراه ساخته است که کمترین عارضه اجتماعی آن متلاشی شدن خانواده است و بالطبع بزهکاری کودکانشان را به همراه دارد . زنانی که برای پرکردن خلأ های روحی و روانی خود صرفا برای لذتی گذرا آلوده ی مواد می شوند ، بیشترین علل اعتیاد خود را فقر ، داشتن همراهان معتاد و انحرافات اجتماعی و عدم مکان و زمان برای گذراندن اوقات فراغتشان بیان می کنند و تجربه آن را توأم با جذابیتی می دانند که به راحتی در دسترس است و هم قیمتی پایین دارد . اگر چه عوامل شخصیتی ، خانوادگی و اجتماعی در این مقوله نقش بسزایی ایفا می کنند ولی گاهاً به خاطر عوامل شخصیتی مثل بیماری ، مشکلات جسمی و افسردگی به دنبال اعتیاد و مواد مخدر می روند . افزایش آمار مصرف ماده گل در میان زنان رشد چشمگیری دارد ، مصرف مواد مخدر بین زنانی که دوستانشان اعتیاد دارند بسیار دیده می شود . زنانی که به دنبال لاغری هستند در بعضی آرایشگاهها و باشگاهها هم می توانند مواد مخدر جدید را تهیه کنند .
بعضی از آنها برای لاغری به جای استفاده از انواع رژیم غذایی و ورزشهای سخت از قرص و پودر استفاده می کنند که اغلب دارای مواد محرک و ترکیبات شیشه است ، از این رو بدون آنکه آگاهی داشته باشند معتاد می شوند . می توان گفت موادی که در هر برهه مصرف می شود تا حد زیادی متناسب با فرهنگ آن عصر است . کاربرد مخدرها دریچه ای بسیار کارآ برای فهم فرهنگی است که در آن بسر می بریم در طول دهه های پیشین نوع مخدر ها عوض شده گویا هر برهه ای مخدر خاص خودش را دارد و این نئشه گی بازتاب میل ها و ترس های فرد است که در تحکیم یا فروپاشی مرز های فرهنگی نقش بسزایی دارد . در گذشته فرد به دنبال یک میل موقت برای رها شدن از قید فقر ، ملالت ، جامعه ، ویا حتی خود بود که محیطی فارغ از تجربه ها و فشارهای زندگی پیدا کند . اما در دوران متأخر با مصرف مواد به دنبال یک مُفرّ ماندگارتر ، طولانی تر ، و وجودی تر هستند و مرز میان این میل با نابود سازی خویشتن به طرز هولناکی باریک است .
جامعه بیشترین تأثیر را روی فرد می گذارد و با تحمیل نا کامی ها و اَ نگ های مختلف باعث می شود فرد مبتلا از درمان اجتناب کند و به مراکز درمانی مراجعه نکند . در نتیجه بزرگترین قربانیان مواد مخدر صنعتی را بانوان تشکیل می دهند و در حال حاضر کاهش سن اعتیاد آنان مزید بر علت شده است . آمار خرید و فروش و توزیع مواد مخدر ، زنان را هدف قرار داده و با سرعت رو به افزایش است تا جائیکه وضعیت اعتیاد زنان در کشور به مرز هشدار و بحران رسیده است .
