هوش مصنوعی

هوش مصنوعی:

 از بدو مطرح شدن هوش مصنوعي به عنوان يک Discipline در علوم رايانه، دو طرز تفکر در تحقق سيستم هاي هوشمند مطرح بوده است، شايد بتوان آن دو را در پردازش نمادين و پردازش عددي تعريف نمود.

براي درک پردازش نمادين مي توانيم به يک مثال اشاره داشته باشيم. فرض کنيد از يک نوازنده پيانو سوال مي کنيم که چگونه پيانو مي نوازي؟! اين نوازنده با استفاده از يک سري بيانات و شايد حرکات، روش کار خود را به ما نشان مي دهد و به احتمال زياد شيوه عمل او را هم درک مي کنيم و اگر کمي جديت به خرج دهيم شايد حتي بتوانيم چند نت را هم به گونهء جميع تکرار نماييم. حال فرض کنيد، مي خواهيم اين رفتار را با استفاده از يک فرمول رياضي( پردازش عددي) مدل کرده و مثلا با استفاده از يک ربات تکرار کنيم. سوال اين خواهد بود که آيا مدل رياضي که منحصر به روابط بين يک سري کيفيتهاي رقمي است، قادر به انجام اين عمل خواهد بود؟ فکر مي کنم جواب شما منفي باشد. در ادامه به يک وضعيت ديگر اشاره مي کنم. فرض کنيد مي خواهيد از يک خيابان که ماشين ها با سرعت عبور مي کنند، بگذريد. آيا روش تصميم گيري شما در رابطه با عبور کردن بر مبناي پردازش يک سري اندازه گيري انجام شده است؟ براي مثال آيا سرعت ماشين را تخمين زده و با در نظر گرفتن عرض خيابان، سرعت خود را محاسبه مي کنيد؟ به احتمال زياد در اين صورت مطمئناً شانس رسيدن شما به آن طرف خيابان بسيار پايين مي باشد و يا زمان بسيار زيادي طول خواهد کشيد که تصميم به عبور از خيابان را به مرحله اجرا در آوريد. در اين گونه شرايط ، روش برخورد ما به اين صورت خواهد بود که: " به نظر مي رسد ماشين آهسته حرکت مي کند؛ به آن طرف خيابان خواهم رسيد" در اين نوع پردازش انسان مواجه با تعداد زيادي نماد symbols مي باشد و با استفاده از اين نمادها براي تصميم گيري اقدام مي کند. اين نوع تصميم گيريها به طور واضح در رفتار آدمي مشاهده مي شود و طبيعي است که پردازش نمادين از جايگاهي ويژه در علم هوش مصنوعي برخوردار است.

در کنار پردازش نمادين در انسان مي دانيم که مغز انسان از يک مجموع منسجم سلول هاي عصبي تشکيل شده است و مدل هاي ارائه شده براي اين سيستم عصبي بر مبناي پردازش عددي عمل مي کند. چگونگي عمل سيستم طبيعي عصبي به طور واضح براي انسان مشخص نشده است و از آنجا که مدل هاي ارائه شده ، از قابليتهاي بسيار بالايي برخوردار هستند و در کاربردهاي زيادي از خود کارآيي خوبي ارائه کرده اند، به نظر مي رسد از واقعيت امر زياد دور نباشند. بنا براين، شايد بتوان گفت، انسان به طور کلي در سطح بالاي تصميم گيري از پردازش نمادين استفاده مي کند و در سطوح حسی و واکنشهای عصبی خود يک نوع پردازش عددي را به کار مي گيرد. بنابراين، رفتار هوشمندانه آدمي ناشي از يک روش نمادين تفکر در کنار محاسبات عصبي مغز مي باشد.

همانگونه که مطرح شد، اين دو محور در هوش انسان از بدو پيدايش هوش مصنوعي، به صورت دو ديدگاه معرفي شده اند.

از يک ديد، هدف ساختن مغز مصنوعي(شبکه هاي عصبي مصنوعي) است که در صورت وجود اين سخت افزار مي توان توقع داشت ماشيني که به اين وسيله مجهز شود، رفتار هوشمندانه از خود نشان دهد.

از ديدگاه دوم، هدف، مدل سازي روش تفکر انسان است که با استفاده از آن انسان تصميم گيريهاي هوشمندانه مي کند. در دهه هاي 50 و 60 محور اول به عنوان محور اصلي در مخلوقات هوش مصنوعي مطرح بوده است ولي در دهه 70، پردازش نمادين به عنوان فهم روش تفکر در طراحي سيستم هاي هوشمندان مطرح شد. خوشبختانه، در ده سال اخير محققان به اين نتيجه رسيده اند که براي ساختن يک سيستم هوشمند که بتواند در حوزه هاي (Domains) مختلف عمل کند، و با يک مساله پيچيده را حل کند، اعتماد کردن به يک روش(يا بينش) کافي نخواهد بود و از اينرو فلسفه هوش مصنوعي ترکيبي (Hybrid Artificial Intelligence) مطرح شده است.

به طور کلي سه روش ترکيب تکنيکهاي هوش مصنوعي در جهت ساخت يک سيستم هوشمند ارائه شده است که در ذيل به اختصار به آنها مي پردازيم.

در روش اول از يک تکنيک خاص جهت اجراي يک function در يک تکنيک ديگر هوش مصنوعي استفاده مي کنيم. براي مثال در طراحي يک سيستم کنترلي فازي چندين بلوک وجود دارد که هر کدام کار مشخصي را انجام مي دهند. يکي از اين بلوکها جهت انجام Fuzzification طراحي مي شود. در يک سيستم ترکيبي مي توان از شبکه هاي عصبي در انجام اين کار استفاده نمود. البته در اينجا در مورد مزايا يا معايب اين ترکيب سخني گفته نخواهد شد. در يک مثال ديگر مي توان به کاربرد روشهاي ژنتيکي در امر يادگيري شبکه هاي عصبي اشاره نمود.

در روش دوم جهت ساخت يک سيستم پيچيده، آن سيستم را تجزيه نموده( به زير سيستم هاي کوچکتر تقسيم نموده) و بعد از آن هر زير سيستم را با يک روش مناسب هوشمند پياده سازي مي کنيم. براي مثال جهت کنترل يک فرآيند پيچيده صنعتي از شبکه هاي عصبي جهت پيشگويي و مدل سازي يک سري از پارامترهاي کليدي استفاده مي شود و نتايج به دست آمده جهت تصميم گيريهاي کلي به يک سيستم خبره داده مي شود. سيستم خبره در اصل حکم يک مدير پروسه متخصص را دارد که با استفاده از پارامترهاي توليد شده در سطح پايين تر تصميم گيري مي کند. بسياري از مسائل پيچيده از اين طبيعت برخوردار هستند و شکستن آن به مسائل کوچکتر و به کارگيري روش مناسب براي حل هر کدام به صورت مجزا و در نهايت ادغام کردن نتايج به دست آمده، به حل درست مساله اصلي کمک خواهد نمود.

روش آخر استفاده از يک روش هوشمند در پياده سازي يک روش ديگر مي باشد. براي مثال مي توان به پياده سازي يک سيستم خبره با استفاده از شبکه هاي عصبي اشاره نمود. در اينجا هر نرون در شبکه عصبي يک قانون در پايگاه دانش مي باشد و با استفاده از محاسبات عصبي روش استنتاج را پياده مي کنيم. مثال ديگر به کارگيري گرامرها در تحليل و نمايش دانش آموخته شده در شبکه هاي عصبي مي باشد.

البته توجه به اين نکته لازم مي باشد که يک سيستم ترکيبي هوشمند نبايد الزا ما از روشهاي هوشمند در پياده سازي استفاده کند. در پياده سازي يک سيستم شايد نياز به بکارگيري روشهاي آماري، رياضي و تحليلي... نيز وجود داشته باشد.



Agent ها:


هوش مصنوعی دو هدف عمده دارد.1-یک هدف علمی که شامل تلاش برای فهمیدن چگونگی دلیل بشر2-هدف مهندسی که شامل طراحی و ساختن ماشین با هوش,آنها سه موضوع مهم دیگر هم افزوده اند:1-یادگیری اصول و قواعد heurist, 2-استنباط استقرایی 3-فهمیدن زبان ذاتی


توزیع هوش مصنوعی شامل توزیع فرآیندهای باهوش در میان هستی غیر وابسته یا وجود غیر وابسته.هوش مصنوعی در آغاز تمرکز می کند روی رفتار یک وجود مفرد ,درحالی که هوش مصنوعی توزیع شده علاقه مند است به رفتار تاثیر گذار مضاعف هستی که ما آن را کار گزار می خوانیم.

اولین ترکیب ساختن agentخیلی ساده که صرفا استفاده می کند از مکانیسم واکنش دهنده و اجازه می دهد به آنها بر هم تاثیر بگذارند به آزادی و به راحتی تا به یک هدف رایج برسند.

و دوم طراحی یک agent خیلی پیچیده است که قادر است بر agent  ها ی دیگر اثر بگذارد تاثیر گذاری میان agentها در سطوح مختلف اتفاق می افتد اولین و عمده ترین مرحله برای یک  agent توانایی تغییر دادن اطلاعات به طور طبیعی است.

مهمترین امتیازهای ساختار blackboardعبارتند از:1-منابع غیر وابسته و مجزا,2-حافظه اشتراک 3-امکانات همانندی پردازش کردن adsynchronous.

جمع آوری دانش در منابع دانش مجزا,غیر وابسته اجازه می دهد برای جایگزینی منابع دانشی یا بسط و توسعه به وسیله ضمیمه ساده از منابع جدید دانشها,حافظه اشتراک یا سهم شامل همی داده ها فرضیه ها و اطلاعات متنی که استفاده می شود برای حل مشکلات با دست

محققان علاقه مند به سیستمهای واکنش دهنده هستند,agentهایی که اغلب همانند هنر پیشه ها هستند,استفادهagentهایی که فقط روی محرک بیرونی واکنش می دهد و مستقیما ارتباط برقرار نمی کند یا به هیچ وجه بجز برای کنترل سیگنالها از قبیل agentهای که اغلب حالت و وضع محدود درونی است.

چند نوع agent وجود دارد که عبارتند از:,software agent, mobile agent, reactive agent

Cognitive agents, lybrid agents, interface agents, middle agents,


Middle agents:

اغلب intermediate agentخوانده می شود یا در سیستمهایagent,agentهای داخلی هستند که نقش ویژه ای را بازی می کنند فراهم کردن خدمات متوسط.


Interface agents:

تاثیر گذاری بین مصرف کننده و سیستم کامپیوتر را آسان تر می کند.آنها تمایل دارند که این تاثیر گذاری را بیشتر کنند و بهبود دهند.


Interface agentsدارای 4خصیصه است:

1-نفوذ,به آنها اجازه فهمیده شدن و مفید بودن و شایسته بودن را می دهد.

2-تاثیر پذیری,اجازه ارتباط در مقام مشتری

3-مهارت,از داشتن اطلاعات درباره م.موضوعات تا به وقوع پیوستن آنها.

4-امکانات نزدیکی و دسترسی,با فراهم کردن یکinterface فیزیکی کافی و مناسب

 

Cognitive agents:

این نوع agentتدبیر آمیز خوانده می شود دارای یک دانش صریح و روشن از محیط شان است.cognitive agentمی تواند استفاده شود برای 1- حل کردن مشکلات خیلی بزرگ که حل نشده با یک agent تنها.2-به طور طبیعی مخاطب قرار دادن مشکلات توزیع شده. 3-کامل کردن میراث سیستمها 4- ساختن سیستم modular


Reactive agents:

سیستمی است که فقط واکنش و تاثیر دارد روی محرک بیرونی و مستقیما ارتباط بر قرار نمی کند یا به هیچ وجه (بجز برای کنترل سیگنالها)طرح در هر ذهن ساخته شده از فرآیندهای کوچکتر. اینها را ما خواهیم خواند فقط کارهای ساده ای را انجام می دهد که به هیچ وجه نیاز به ذهن یا فکر کردن داشته باشد.

 

Mobile agents:

Agentهایی هستند که قادر به حرکت خودکار و اتو ماتیک از یک دستگاه به دستگاه دیگر هستند.


Software agents:

تکمیل کننده سیستم multi agent(MAS)که در چرخش از یکی از سه محدوده که افتاده زیر DAI,دو مشکل توزیع شده دیگر حل می شود.


مديريت زنجيره تامين رويكرد جديدي است كه در سالهاي اخير بر مديريت عمليات حاكم شده است.
زنجيره تامين شبكه از مراكز توزيع است كه يكي از وظايف آن تبديل مواد خام به محصولات نهايي و توزيع آنها در ميان مشتريان است.
مديريت زنجيره تامين فعاليتها را طوري هماهنگ مي كند كه مشتريان بتوانند محصولات را با كيفيت بالا و با حداقل هزينه به دست آورند.
مديريت زنجيره تامين مي تواند براي شركت مزيت رقابتي فراهم سازد.

 چكيده:
رويكرد جديدي كه در سالهاي اخير بر مديريت عمليات حاكم شده، رويكرد مديريت زنجيـره تامين (SCM) است. زنجيره تامين شبكه اي از تسهيلات و مراكز توزيع است كه وظايف تهيه و تدارك مواد خام، تبديل آن به محصولات نهايي و واسطه اي و توزيع اين محصولات نهايي به مشتريان را انجام مي دهد. زنجيره هاي تامين در سازمانهاي توليدي و خدماتي وجود دارند، هرچند كه پيچيدگي زنجيره ممكن است از صنعتي به صنعت ديگر و از شركتي به شركت ديگر شديداً تغيير كندديريت زنجيره تامين اشتياق شركت را براي همكاري و رقابت افزايش مي دهد


مقدمه:
در رقابت‌هاى جهانى موجود در عصر حاضر، بايد محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشترى، در دسترس وى قرار داد. خواست مشترى بر كيفيت بالا و خدمت رسانى سريع، موجب افزايش فشارهايى شده است كه قبلاً وجود نداشته است، در نتيجه شركت‌ها بيش از اين نمى‌توانند به تنهايى از عهده تمامى كارها برآيند. در بازار رقابتى موجود، بنگاه‌هاى اقتصادى و توليدى علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلى، خود را به مديريت و نظارت بر منابع و اركان مرتبط خارج از سازمان نيازمند يافته‌اند. علت اين امر در واقع دستيابى به مزيت يا مزاياى رقابتى با هدف كسب سهم بيشترى از بازار است. بر اين اساس، فعاليت‌هاى نظير برنامه ريزى عرضه و تقاضا، تهيه مواد، توليد و برنامه ريزى محصول، خدمت نگهدارى كالا، كنترل موجودى، توزيع ، تحويل و خدمت به مشترى كه قبلا همگى در سطح شركت انجام مى شده اينك به سطح زنجيره عرضه انتقال پيدا كرده است. مسئله كليدى در يك زنجيره تامين، مديريت و كنترل هماهنگ تمامى اين فعاليت‌ها است. مديريت زنجيره تامين ( SCM ) پديده‌اى است كه اين كار را به طريقى انجام مى‌دهد كه مشتريان بتوانند خدمت قابل اطمينان و سريع را با محصولات با كيفيت در حداقل هزينه دريافت كنند.

در حالت كلى زنجيره تامين از دو يا چند سازمان تشكيل مى‌شود كه رسماً از يكديگر جدا هستند و به وسيله جريان‌هاى مواد، اطلاعات و جريان‌هاى مالى به يكديگر مربوط مى‌شوند. اين سازمان‌ها مى‌توانند بنگاه‌هايى باشند كه مواد اوليه، قطعات، محصول نهايى و يا خدماتى چون توزيع، انبارش، عمده فروشى و خرده فروشى توليد مى‌كنند. حتى خود مصرف كننده نهايى را نيز مى‌توان يكى از اين سازمان‌ها در نظر گرفت.

تاريخچه مديريت زنجيره تامين:
در دو دهه 60 و 70 ميلادى، سازمان‌ها براى افزايش توان رقابتى خود تلاش مى‌كردند تا با استاندارد سازى و بهبود فرايندهاى داخلى خود محصولى با كيفيت بهتر و هزينه كمتر توليد كنند. در آن زمان تفكر غالب اين بود كه مهندسى و طراحى قوى و نيز عمليات توليد منسجم و هماهنگ، پيش‌نياز دستيابى به خواسته‌هاى بازار و درنتيجه كسب سهم بازار بيشترى است. به همين دليل سازمان‌ها تمام تلاش خود را بر افزايش كارايى معطوف مى‌كردند.
در دهه 80 ميلادى با افزايش تنوع در الگوهاى مورد انتظار مشتريان، سازمان‌ها به طور فزاينده اى به افزايش انعطاف پذيرش در خطوط توليد و توسعه محصولات جديد براى ارضاى نيازهاى مشتريان علاقه مند شدند. در دهه 90 ميلادى، به همراه بهبود در فرايندهاى توليد و به كارگيرى الگوهاى مهندسى مجدد، مديران بسيارى از صنايع دريافتند كه براى ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرايندهاى داخلى و انعطاف پذيرى در توانايى‌هاى شـــــركت كافى نيست، بلكه تامين كنندگان قطعات و مواد نيز بايد موادى با بهترين كيفيت و كمترين هزينه توليد كنند و توزيع كنندگان محصولات نيز بايد ارتباط نزديكى با سياست‌هاى توسعه بازار توليد كننده داشته باشند. با چنين نگرشى، رويكردهاى زنجيره تامين و مديريت آن پا به عرصه وجود نهاد. از طرف ديگر با توسعه سريع فناورى اطلاعات در سال‌هاى اخير و كاربرد وسيع آن در مديريت زنجيره تامين، بسيارى از فعاليت‌هاى اساسى مديريت زنجيره با روش‌هاى جديد درحال انجام است.

روند تاریخی شکل گیری زنجیره تامین (مدل تکامل):

اگر به تغیرات بازار و محیطهای تجاری و صنعتی در طی سالهای 1960 به بعد نگاهی بیندازیم می بینیم در هر دوره مزیتهای رقابتی خاصی برای سازمانها و  شرکتها مطرح بوده و سازمانها و شرکتها بر اساس این مزیتهای رقابتی استراتژی های سازمانی خود را تعین می کردند. یعنی اینکه استراتژی های سازمانی در هر دوره منعکس کننده وقایع و شرایط آن دوره است. در واقع شکل گیری زنجیره تامین نتیجه واکنش استراتژیک سازمانها به محیط است.

در دهه 1970 بحران انرژی سبب شد سازمانها هرچه بیشتر در جهت کاهش هزینه های خود و نهایتا کاهش قیمت کالاها ی تولیدی خود گام بردارند. در واقع مزیت رقابتی در این دوره قیمت کالاها بود و هر سازمانی که می توانست هزینه های خود را کاهش دهد نسبت به رقبا برتری داشت. در دهه 1980 سازمانها هرچه بیشتر به نیازهای مشتریان خود توجه کردند و دریافتند برای جلب مشتریان به سمت خود علاوه بر تمرکز بر قیمت باید به کیفیت کالا و نیازهای مشتریان خود نیز توجه کنند. در این دوره کیفیت  به عنوان یک مزیت رقابتی برای سازمانها مطرح بود. در سالهای 1990 و با گسترش بازار جهانی ، ضرورت وجود یک ساختار و سازما ن منعطف احساس میشد. که قادر به پاسخگویی به مشتریان مختلف  و تغیرات سریع بازار  باشد.  در سالهای 2000 چابکی سازمانی اهمیت مضاعفی یافت چرا که سازمانهایی میتوانند در بازار دوام داشته باشند که با چابکی بیشتری به نیازهای مشتریان خود پاسخگو باشند. برای مثال انبوه سازی سفارشی [1] یکی از موارد چابکی سازمان در پاسخگویی به نیاز  مشتریان است.

 

اگر به نحوه شکل گیری مدیریت زنجیره تامین در طی سالهای 1960 به بعد نگاهی بیندازیم پی خواهیم برد که مدیریت زنجیره تامین زاده همین تغیرات است و در واقع واکنشی استراتژیک است از طرف سازمانها به تغیرات محیطی که در نهایت به شکل کنونی خود در آمده است. در ادامه شکل گیری مدیریت زنجیره تامین را در سالهای 1960 به بعد در طی پنج مرحله پی گیری می کنیم.

 

2-1- مرحله اول:  عدم تمرکز در تدارکات:

 

[2]این مرحله مربوط به سالهای قبل از 1970 می شود که در آن اهمیت چندانی به تدارکات بین سازمانی داده نمی شد و به هیچ عنوان تدارکات مزیت رقابتی عمده ای به حساب نمی آمد. فعالیتهای تدارکاتی در بین سایر بخشهای سازمان مانند حسابداری ، مالی ، تولید و غیره پخش بود و مدیریت ضعیفی بر روی آن اعمال میشد و کارکنانی که برای چنین فعالیتهایی گماشته می شدند کارکنانی رده پایین و نا آزموده بودند. در نتیجه فعالیتهای مذکور بسیار گسسته و نا هماهنگ بود و هزینه های تدارکات بسیار بالا بود. در این دوره تدارکات در ساختار سازمانی جایگاهی نداشت و اگر فعالیتی در این مورد صورت می گرفت به صورت پراکنده در و در بخشهای مختلف سازمان بود. همانطور که در شکل 1 می بینید سازماانهای مختلف در یک زنجیره از نظر اشتراک در اطلاعات هیچگونه ارتباطی با یکدیگر ندارند و در درون آنها نیز برای تدارکات هیچ بخشی در نظر گرفته نشده است.     

 

در سالهای اولیه دهه 70  تغیراتی که در جهان رقابت رخ داد باعث شد که مدیران درباره استراتژی های تدارکاتی خود دوباره بیندیشند. با توسعه خطوط تولید و رشد رقابت عیوب و عدم کارایی تدارکات غیر متمرکزهر چه بیشتر آشکار شد  و مدیران کمبود یک استراتژی اجرایی و برنامه ریزی تدارکات یکپارچه را احساس کردند . تدارکات غیر متمرکز  باعث می شد صرفه جویی در هزینه  غیر ممکن باشد.

 


 


 


 


 


 

2-2- مرحله دوم: مدیریت هزینه کل:

 

این دوره از دهه 1970 آغاز شد و به طور عمده ناشی از بحران انرژی آن سالها بود که باعث بالا رفتن هزینه های سوخت و حمل ونقل میشد. در این دوره وظایف تدارکات به یک سیستم مدیریتی واحد سپرده شد که منجر به تسهیل بکار گیری مفاهیم هزینه کل [3]  در امر تدارکات میشد. همچنین ایده های جدیدی در اواخر این دوره پدید آمد که بر لزوم توجه به تدارکات به عنوان یک سیستم تامین یکپارچه تاکید داشت  و مکمل این ایده ارزان شدن کامپیوتر بود و پایه ای برای ورود به مرحله بعد بوجود آمد.

 

در این حالت در ساختار سازمانی هر یک از شرکتهای مشمول در زنجیره بخشی به عنوان تدارکات در نظر گرفته شده است. وظیفه این بخش انجام امور تدارکات در درون سازمان از بعد کاهش هزینه هاست و در این مورد هیچ هماهنگی بین شرکتهای مختلف زنجیره وجود ندارد و هر کدام به صورت مجزا عمل می کنند(شکل 2.)

 


 

2-3 مرحله سوم: وظایف یکپارچه[4] :

 

در سالهای دهه 1980 شرکتها در یافتند تمرکز محض بر کاهش هزینه ها کافی نیست . این ناشی از بوجود آمدن بازار جهانی و افزایش رقابت بود. اگر بخواهیم این دهه را در دو واژه خلاصه کنیم باید گفت: رقابت و کیفیت

 

در این دوره سازمانها ساختارو فرایندهای خود را بازسازی کردند تا اولا به کاهش در هزینه ها دست یابند ، ثانیا بتوانند  تکنولوژی جدید را به کار گرفته و از این طریق بهره وری خود را بالا ببرند و ثالثا بتوانند بعضی از فرایندهای خود را به دیگر شرکتها واگذار کنند. یک سازمان زمانی میتوانست کیفیت کالاهای خود را تضمین کند و مشتریان خود را راضی نگه دارد که با عرضه کنندگان مواد اولیه و توزیع کنندگان محصولات خود هماهنگ عمل کند.

 

در این مرحله وظیفه واحد تدارکات توسعه پیدا می کند و فراتر از کاهش هزینه ها می رود. فعالیتهای سازمانی طوری تنظیم می شوند که در جهت رضایت مشتریان باشند و عامل کیفیت نیز بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.  در این مرحله سازمان برای برآوردن نیازهای مشتریان  انتخاب شرکای مناسب را مد نظر دارد و با عرضه کنندگان مواد اولیه و سازمانهای توزیع کننده دست به مشارکت میزند. ولی هنوز تمام تصمیم گیری ها در درون سازمان انجام می شودو درواقع شرکا، از درون سازمان دیده می شوند(شکل 3). 

 


 


 


 


 

 

 

2-4- مرحله چهارم:مدیریت زنجیره تامین:شتاب در جهانی شدن ، ارزش فزاینده  قدرت مشتریانی که خواستار خدماتی با کیفیت برتر و انعطاف پذیری عرضه کنندگان بودند ، ظهور مهندسی مجدد فرایندها[5] و رشد فن اوری اطلاعات شرکتها را مجبور کرد نگاهی فراتر از مرحله قبل داشته باشند. همانطور که گفته شد وجهه زیر بنایی مدل تدارکات یکپارچه در جهت ادغام وظایف ارتباطی مدیریت با آن شرکای تجاری ای بود که در بهبود خدمات به مشتری و کاهش هزینه  کل دخیل بودند . برعکس در هسته فاز چهارم سازمانها درک متفاوتی پیدا کرده اند که مزیت رقابتی در آن تنها با بهینه کردن و همگامی شایستگی های تولیدی هر یک از شرکای تجاری در طول زنجیره تامین حاصل می شود تا در کل سطح جدیدی از ارزش به مشتری ارائه شود. در زیر برای روشن تر شدن مطلب به  تفاوتهای وظایف یکپارچه و مدیریت زنجیره تامین از بعد برنامه ریزی ، منبع یابی و ساخت اشاره می کنیم:

 

برنامه ریزی : در وظایف یکپارچه تمرکز شرکتها بر برنامه ریزی برای سناریو های داخلی است در حالی که در مدیریت زنجیره تامین شرکتها خود را جزو یک شبکه تامین میبینند که آنها یک حلقه از آنند و خود را در قبال هزینه کل زنجیره مسئول میدانند.

 

منبع یابی : در وظایف یکپارچه شرکت از مفاهیم تدارکات یکپارچه برای انسجام نیازهای تدارکاتی خود با توانمندیهای تامین کنندگان خود استفاده می کنند . هدف  ، کاهش هزینه ها ، اشتراک داده های برنامه ریزی و ایجاد مشارکت برنده -برنده[6]  است. در مدیریت زنجیره تامین درک شرکتها از تامین کنندگان به عنوان اعضای درونی زنجیره  تامین است . در اینجا هدف استفاده از اشتراک   در اطلاعات برای انجام حجمی از خرید است که برای تمام شرکای شبکه سودمند باشد. 

 

ساخت : در سازمانهای مرحله وظایف یکپارچه طراحی محصول بر عهده شرکت سازنده است در حالی که سازمانها در  مدیریت زنجیره تامین  به دنبال برنامه ریزی طراحی همکارانه و هماهنگ ساختن برنامه زمانبندی آن با دیگر اجزای زنجیره تامین هستند(virtual manufacturing environment ) .

 

همانطور که در شکل 4 می بینید در این مرحله شراکت بین شرکتهای مشمول در زنجیره فراتر از مرحله قبل است و در واقع کل زنجیره همراه با تمامی شرکای آن به صورت یک موسسه دیده می شوند. در این حالت دیگر تصمیم های استراتژیک در سطح استراتژیک زنجیره تامین اتخاذ می شوند و هر کدام از شرکا باید تصمیمات خود را با آن سازگار کنند. این تصمیمات به کل زنجیره مربوط می شوند و باید منافع تمامی شرکا را تامین کنند. نقش رهبری درسطح استرتژیک یک زنجیره تامین اینجا ظهور می کند که عمده مشخصه مدیریت زنجیره تامین نسبت به مرحله وظایف یکپارچه است.

 

در عمل رهبری را می توان هم توسط یک کمپانی مرکزی و هم کمیته راهبری اعمال کرد . یک کمپانی مرکزی معمولا عضوی است که دارای بزرگترین قدرت (مالی) و بهترین دانش در مورد محصولات و فرایند هاست  یا دارای بزرگترین سهم از ارزشهایی است که طی تکمیل سفارش خلق شده است .  در بعضی موارد کمپانی مرکزی هم می تواند بنیان گذار یک زنجیره تامین باشد.  بنا به این دلایل  ، تصمیماتی که توسط کمپانی  مرکزی  اتخاذ میشود توسط سایر اعضا پذیرفته خواهد شد. از طرف دیگر میتوان یک کمیته راهبری شامل نمایندگانی از همه اعضای یک زنجیره تامین معرفی کرد . قواعد تصمیم گیری مثل تعداد آرا هر عضو – شرط مذاکرات هستند .

 


 


 


 


 

2-5- مرحله پنجم: 

 

 

 

 

 

مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی :

 

همان مفاهیم میریت زنجیره تامین  است که توسط ابزارها فن آوری اطلاعات و به ویژه اینترنت توانمند شده است. در این مرحله تمامی ارتباطات افقی و عمودی توسط ابزارهای فن آوری اطلاعات حمایت می شوند.

 

همچنین می توان با ایجاد سازمان مجازی در سطح استراتژیک زنجیره مشارکت در تصمیمات استراتژیک را تسهیل کرد. درزیر به شرح تاثیرات فن اوری اطلاعات  و اینترنت بر زنجیره تامین و فاکتورهای موثر در شکل گیری مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی خواهیم پرداخت.

 

 

 

              

 

 

 

              تعاريفی برای زنجيره تامين مدیریت زنجيره تامين:

تعاريف مختصر و جامعى كه مى توان از زنجيره تامين و مديريت زنجيره تامين ارايه داد، عبارت‌اند از:

زنجيره تامين:

 

 زنجيره تامين بر تمام فعاليت‌هاى مرتبط با جريان و تبديل كالاها از مرحله ماده خام (استخراج ) تا تحويل به مصرف كننده نهايى و نيز جريان‌هاى اطلاعاتى مرتبط با آنها مشتمل مى‌شود. به طور كلى، زنجيره تامين زنجيره‌اى است كه همه فعاليت‌هاى مرتبط با جريان كالا و تبديل مواد، از مرحله تهيه ماده اوليه تا مرحله تحويل كالاى نهايى به مصرف كننده را شامل مى شود. درباره‌ى جريان كالا دو جريان ديگر كه يكى جريان اطلاعات و ديگرى جريان منابع مالى و اعتبارات است نيز حضور دارد. (LAUDON & LAUDON 2002)

 

 

 

انواع زنجيره تامين:
در شركتهاي توليدي سنتي كالاها پس از توليد در انبارها و مكانهاي ديگر انبار مي شدند كه اين زنجيره تامين را پيچيده تر مي كرد. اگر شركت از يك مدل تجاري ساخت برمبناي سفارش استفاده كند، هيچ نيازي براي انباركردن محصولات ساخته شده وجود نخواهد داشت اما درعين حال نياز براي انبار موادخام و اجزاء سازنده وجود خواهد داشت. بنابراين، واضح است كه زنجيره هاي تامين به ماهيت شركت وابسته است.

الف - ساخت تجمعي براي ذخيره كردن:

 

 مدل زنجيره تامين ساخت تجمعي براي ذخيره كردن بر تقاضاهاي جهت دار مشتري درزمان واقعي به منظور ذخيره كاراي موجودي كالاي ساخته شده تمركز دارد. اين تجمع ذخيره اغلب ازطريق استفاده از يك سيستم اطلاعاتي انجام مي شود كه به طوركامل يكپارچه است (SCM/ERP) . بــدين طريق كه چنين سيستمي مي تواند اطلاعات تقاضاهاي زمان واقعي را كه مي تواند براي تعديل و توسعه برنامه ها و بــرنامه هاي عملياتي توليد استفاده شود را جمع آوري كرد و نسبت به ذخيره اقلامي اقدام كند كه موردنياز مشتريان است. اين گونه سيستم ها به صورت يكپارچه اي فعاليتهاي برنامه ريزي توزيع، ساخت، برنامه ريزي تفصيلي، كنترل موجودي، هماهنگي تامين با چندين كانال توزيع، جريان اطلاعات صحيح درباره تقاضا، سرمايه گذاري، ظرفيت موجودي، برنامه ريزي تفصيلي نقل و انتقال و... را انجام مي دهد.

ب - ذخيره كردن مستمر: 

 

ايده اين مدل برپايه از نو پركردن موجودي تخليه شده به طور مداوم به وسيله كــــــاركردن به طور نزديكي با تامين كنندگان و يا واسطه ها استوار است. بنابراين، ارتباط محكمي بين فرايند اجراي سفارش و فرايند توليدي موردنياز است. اين مدل كاربردي ترين مدل براي محيطهايي با الگوهاي تقاضاي ثابت است.

 


 

ج - ساخت براي سفارش:

 

 مفهوم اين مدل برپايه سفارش براي مونتاژكردن بلافاصله پس از دريافت سفارش استوار است. اين مدل به مديريت مفيد موجوديهاي اجزاء و تحويل تداركات موردنياز طي زنجيره تامين نياز دارد. يك راه حل براي غلبه بر اين نياز استفاده چندمنظوره از دستگاهها براي توليد كالاست. يكي از مزيتهاي اصلي اين نوع مدل ادراكي است كه هر مشتري مي تواند از محصول موردنياز خود تجسم كند. به علاوه اينكه هر مشتري كالاهاي خود را سريعاً دريافت مي كند.

د - مونتاژ كانالي:

 

 با يك تعديل جزئي در مدل ساخت برمبناي سفارش مونتاژ كانالي (CHANNEL ASSEMBLY) به دست مي آيد. در اين مدل بخشهاي هر محصول همان طور كه در كانال توزيع حركت مي كند جمع آوري و مونتاژ مي شوند. براي مثال، مي توان بعضي شركتهاي رايانه اي كه در زنجيره توزيع بخشهاي رايانه، آنها را خريداري و مونتاژ و سپس تحويل مشتري مي دهند را نام برد. بنابراين، سفارش رايانه اي مشتري تنها بايد براي قرارگرفتن در يك وسيله براي تحويل جمع شوند.

ز - زنجيــره تامين جهاني: 

 

زنجيره تاميني كه تامين كنندگان و يا مشتريان را در كشورهاي ديگر درگير خود مي كند به عنوان زنجيره تامين جهاني شناخته مي شود. دلايل اصلي كه چرا شركتها وارد زنجيره تامين جهاني مي شوند عبارتند از: قيمتهاي پايين تر مواد، خدمات و نيروي انساني؛ دسترسي به محصولات و فناوري كه در داخل دردسترس نيستند؛ كيفيت بالاي محصولات بـــازارهاي جهاني؛ استراتژي هاي فروش جهاني شركت؛ تشديد رقابت جهانــــي كه درنتيجه كاهش هزينه شركت مي شود؛ نياز به توسعه حضور خارجي و بازرگاني بين المللي. برخي ازمشكلاتي كه مممكن است در زنجيره هاي تامين جهاني وجود داشته باشد عبارتند از مشكلات حقوقي، دستمزدها و مالياتهاي دادوستد، اختلاف فرهنگي و زباني، تغييرات سريع در نرخهاي پولهاي رايج تبادلي و عدم ثبات سياسي.

مشكلات زنجيره تامين و منابع آنها:
درجهان تجارت مثالهاي بي شماري از شركتهايي كه قادر نيستند به سطح تقاضايشان برسند و درنتيجه موجوديهاي هزينه بر و زيادي پروژه اي را متحمل مي شوند وجود دارد. در اين قسمت ما به تشريح اين مشكلات و علل آنها مي پردازيم.
مشكلات طي زنجيره تامين به طوركلي از دو منبع ناشي مي شوند:
1 - عدم اطمينان: 

 

يك منبع اصلي عدم اطمينان زنجيره تامين پيش بيني تقاضا است. پيش بيني تقاضا از چندين فاكتور از قبيل رقابت، قيمتها، شرايط فعلي، توسعه تكنولوژيكي و سطح عمومي تعهد مشتريان تاثير مي پذيرد. ديگر عامل عدم اطمينان زنجيره تامين زمانهاي تحويل است كه خود به عواملي مانند نسبت خرابي ماشين ها در فرايند توليد خطي، فشردگي ترافيكي كه در حمل و نقل دخالت مي كند و مشكلات كيفيت مواد كه ممكن است تأخيرات توليد را ايجاد كند وابسته است.

 

2 - عدم هماهنگي:

 

 اين نوع مشكلات هنگامي اتفاق مي افتد كه يك بخش شركت با ديگر بخشها ارتباط خوبي ندارد، وقتي پيغام براي شركاء تجاري غيرقابل فهم باشد و وقتي بخشهاي شركت از بعضي مسائل آگاهي ندارند و يا خيلي دير از آنچه موردنياز است و يا آنچه بايد اتفاق بيفتد آگاه مي شوند.
همان طور كه اشاره شــــــد مشكلات بي شماري طي زنجيره تامين مي تواند رخ دهد كه در اين قسمت به دو مورد از مزمن ترين مشكلات آن اشاره مي شود.

الف - اثر شلاق چرمي (THE BULL WHIP EFFECT) :

 

اثر شلاقي به تغييرات نامنظم در سفارشات طي زنجيره تامين اطلاق مي شود. اين اثر براي اولين بار به وسيله پروكتل و گمبل (PSG) در ارتباط با يكي از محصولاتشان مشاهده و شناخته شد. دراين مشكل گرچه فروش واقعي در فروشگاهها نسبتاً ثابت و قابل پيش بيني بود اما سفارشات عمده فروشان و توزيع كنندگان براي PSG (سازنده) ميدان نوسانات شديدي داشته و مشكلات موجودي محصول ساخته شده را براي PSG داشت. يك تحقيق نشان داد كه سفارشات توزيع كنندگان به دليل پيش بيني ضعيف تقاضا و كمبود هماهنگي و اطمينان درميان شركاء زنجيره تامين تغييرات نامنظمي داشت، به دليل اينكه هر ماهيت مجزا طي زنجيره تامين سفارشات و تصميمات موجودي را با يك ديد نسبت به منافع خود به طرف بالاي زنجيره تامين انجام مي داد كه اين منجر مي شد كــــــه ميزان پيش بيني ها به طرف بالاي زنجيره همچنان افزايش يافته و به موجوديهاي اضافه اي در تمام قسمتهاي زنجيره تامين منجر شود.

ب - ذخيره فريبنده:

 

 اين گونه مشكل زماني كه مشتريان محصولي را مي خواهند كه دردسترس نيست اتفاق مي افتد گرچه درحقيقت وجود دارد مثل وقتي كه محصول درجايي نادرست قرار مي گيرد يا اينكه مقدار ذخيره ناصحيح است.

راه حلهاي مشكلات زنجيره تامين:
هرساله سازمانها راه حلهاي زيادي را براي مشكلات زنجيره تامين پيدا كرده اند. در اين قسمت سعي بر اين است که راه حلها مطرح شود.

- راه حلها: 

 

جهت رفع مشكلات در زنجيره تامين سه دسته فنون وجود دارد. دسته اول فنوني هستند كه در ارتباط با طراحي و عرضه قطعات، عرضه كنندگان، مديريت ارتباطات بين عرضه كنندگان و ارتبـــاط سازمان با عرضه كنندگان وجود دارد، دسته دوم فنوني هستند كه در ارتباط با سيستم هاي توليدي، مديريت موجودي و مسائل داخلي سازمان جهت رفع مشكلات وجود دارد و دسته سوم مجموعه تدابيــــــري هستند كه درمورد توزيع كنندگان، خريداران، وفاداري خريداران و هماهنگي آنها با سازمان بايد
لحاظ شود. در ذيل به بعضي موارد اشاره مي شود:
1 - ادغام عمودي
2 - كنترل موجودي
3 - تكنيك هاي مناسب بر برنامه ريزي توليد
الف - تكنيك هاي توليدي به موقع
ب - تكنيك هاي برنامه ريزي مواد موردنياز
ج - عمليات همزمان
4 - استراتژي هاي كاهش عدم اطمينان
اما در محيط تجاري رقابتي امروزه، كارايي و ثمربخشي زنجيره تامين در بيشترين سازمانها بحراني هستند و به طور گسترده اي به هماهنگي اطلاعاتي بين بخشهاي مختلف سازمان، سيستم هاي پشتيباني اطلاعات و يكپارچه كردن سيستم هاي مختلف وابسته است.
پشتيباني فناوري اطلاعات از زنجيره تامين و ادغام سيستمها: حقيقتاً مفهوم زنجيره تامين با رايانه اي شدن فعاليتهاي آن طي 50 سال اخير توسعه داده شده است. به عنوان مثال، پشتيباني فناوري اطلاعات از سيستم هاي برنامه ريزي و توليدي را مي توان با عنوان توليد رايانه اي يكپارچه نام برد كــــــه ازطريق انسجام سخت افزاري و نرم افــــزاري انواع تكنولوژي هاي JIT، MRP، CAD، CAM، GTو... صورت مي گيرد.

 

 

 

به طوركلي چهار گروه نرم افزاري از زنجيره تامين پشتيباني مي كنند كه عبارتند از:
1 - نرم افزارهاي برنامه ريزي منابع موسسه (ERP)
2 - نرم افزارهاي مديريت زنجيره تامين (SCM)
3 - نرم افزارهاي بهينه سازي توليد (OPT)
4 - نرم افزارهاي تجزيه و تحليل (ANAL)
1 - نرم افزارهــــاي گروه ERP: اين دسته از نرم افزارها براساس سيستم برنامه ريزي منابع كه قبلاً به سيستم برنامه ريزي مواد (MRP) معروف بود طراحي شده اند. نرم افزارهاي ERP سعي مي كنند براساس مفاهيمي از MRP عملكردها و بخشهــــايي را كه خارج از حوزه هاي برنامه ريزي توليد قرار دارند را يكپارچه و هماهنگ سازند.

2 - نرم افزارهاي گروه SCM: اين نرم افزارها عمدتاً برهمخواني بخش تامين و تقاضا تاكيد دارد و همـــه وظايف كسب و كار را تعقيب نمي كنند. اكثــراين نرم افزارها از روشهاي پيش بيني پيشرفته براي برنامه ريزي تقاضا، از واحد زمانبندي و برنامه ريــزي توليد براي برنامه ريزي تامين و از ابزارهاي تجزيه و تحليل براي بررسي همخواني بين تقاضا و تامين استفاده مي كنند.

3 - ابزارهاي OPT: درجهت بهينه سازي مبتني بر محدوديت مورداستفاده قرار مي گيرند و برپايه قوانين استوارند. اين رويكرد ساختمان مدل يك سيستم را دقيقاً با قوانين نه گانه OPT هماهنگ كرده و راه حل مناسب را پيدا مي كند. ابزارهاي OPT تقريباً ازهمه روشهاي مدل سازي از قبيل برنامه ريـــزي خطي، عدد صحيح، بهينه سازي و مــدل سازي شبكه اي و حتي شبيه سازي استفاده مي كند.

4 - ابزارهاي ANAL :اين نرم افزارها با ديگر گروهها حوزه زنجيره تامين فعل و انفعال كمي دارند. اين ابزارها عمدتاً براي شناخت و تحليل پويايي سيستم يا براي طراحي راهبردي استفاده مي شوند.

زنجيره تامين هوشمند:

 

 زنجيره تامين هوشمند (SUPPLY CHAIN INTELLIGENCE=SCI) به داشتن هوش مصنوعي (AI) در راه حلهــاي نرم افزاري زنجيره تامين اشاره دارد. زنجيره تامين هوشمند توانايي تصميم گيري استراتژيك به وسيله تجزيه و تحليل داده ها طي كل زنجيره تامين را فراهم مي آورد.

ادغام و يكپارچگي سيستم ها:

 

 سيستم هاي مجزا و وظيفه اي به بخشهاي مختلف اجازه نمي داد كه با يكديگر به زبان يكساني ارتباط داشته باشند و كاركنان در بيشتر مواقع اطلاعاتي را كه نياز دارند به سادگي نمي توانند به دست آورند. موارد زير را مي توان ازمنافع محسوس و نامحسوس يكپارچگي (ادغام) سيستم ها برشمرد:

منافع محسوس:

 

 كاهش موجودي، كاهش پرسنل، بهبود بهره وري، بهبود مديريت فروش، بهبود چرخه مالي، كاهش هزينه فناوري اطلاعات، كاهش هزينه تداركات، بهبود مديريت صندوق، افزايش سود، كاهش هزينه لجستيك، كاهش هزينه نگهداري، تحويل به موقع.

منافع نامحسوس:

 

 وضوح اطلاعات، فرايند بهبوديافته، پاسخگويي به مشتري، استانداردسازي، انعطاف، جهاني شدن. مشهودترين نوع ادغام، ادغام بخشهاي زنجيره تامين و يا ادغام اطلاعاتي است كه بين بخشها در جريان است. اما نوع ديگري از ادغام نيز وجــود دارد كه در زنجيره هاي ارزشي اتفاق مي افتد. مفهوم زنجيره ارزشي فعاليتهاي اوليه يك سازمان (لجستيك، عمليات و غيره)، فعاليتهاي پشتيباني (زيرساختار، منابع انساني، فناوري و غيره) و ارزش خالصي كه به وسيله هر فعاليت به طور مكرر به خدمات يا محصول اضافه مي شود را توصيف مي كند. و هنگامي كه اين زنجيره تا تامين كنندگان و مشتريان گسترش يابد و يكپارچه شود زنجيره ارزشي يكپارچه حاصل مي شود ليكن بايد توجه داشت كه زنجيره ارزش تنها مجموعه اي از فعاليتهاي مستقل نيست، بلكه سيستمي از فعاليتهـــاي وابسته به يكديگرند. اين فعاليتها مي توانند با بهينه سازي و ايجاد هماهنگي به مزيت رقابتي منتهي گردند. براي مثال يك طرح محصول هزينه بر ممكن است هزينه هاي خدمت رساني بعدي را كاهش دهد. به عبارت ديگر، زنجيره ارزشي يكپارچه عبارتست از فرايند همكاري كه همه فعاليتهاي داخلي و خارجي درگير در تحويل كالاهايي با ارزش دريافتي بيشتر براي مشتري نهايي را بهينـــه مي كند. مثالي ديگر از يكپارچگي زنجيره تامين، سيستم هـــاي توسعه محصول است كه به تامين كنندگان اجازه مي دهد تا ازطريق اينترنت با مشتريان تماس بگيرند، ويژگيهاي محصول را بيرون بياورند و شرح و تصويري از فرايند توليد ببينند.

 

 

 

 

 

مديريت زنجيره تامين:

 

مديريت زنجيره تامين بر يكپارچه سازى فعاليت‌هاى زنجيره تامين و نيز جريان‌هاى اطلاعاتى مرتبط با آنها از طريق بهبود در روابط زنجيره ، براى دستيابى به مزيت رقابتى قابل اتكا و مستدام مشتمل مى‌شود. بنابراين، مديريت زنجيره تامين عبارت است از فرايند يكپارچه سازى فعاليت‌هاى زنجيره تامين و نيز جريان‌هاى اطلاعاتى مرتبط با آن، از طريق بهبود و هماهنگ سازى فعاليت‌ها در زنجيره تامين تــــوليد و عرضه محصول (LAUDON&LAUDON 2002).
بنابراين براى بررسى يك سازمان منحصر به فرد در چارچوب اين تعاريف، بايد هر دو شبكه تامين كنندگان و كانال‌هاى توزيع در نظر گرفته شوند. تعريف ارايه شده براى زنجيره تامين، موضوعات مديريت سيستم‌هاى اطلاعات، منبع‌يابى و تداركات، زمان‌بندى توليد، پردازش سفارشات، مديريت موجودى، انباردارى و خدمت به مشترى را در بر مى‌گيرد.
براى مديريت موثر زنجيره تامين ضرورى است كه تامين كنندگان و مشتريان با يكديگر و در يك روش هماهنگ و با شراكت و ارتباطات اطلاعاتى و گفت و گو با يكديگر كار كنند. اين امر يعنى جريان سريع اطلاعات در ميان مشتريان و عرضه كنندگان، مراكز توزيع و سيستم‌هاى حمل و نقل كه بعضى از شركت‌‌ها را قادر مى سازد كه زنجيره‌هاى عرضه بسياركارايى را ايجاد كنند. عرضه‌كنندگان و مشتريان بايد اهداف يكسان داشته باشند. عرضه‌كنندگان و مشتريان بايد اعتماد متقابل داشته باشند. مشتريان در زمينه كيفيت محصولات و خدمات به تامين‌كنندگان خود اعتماد مى‌كنند.
علاوه بر آن عرضه‌كنندگان و مشتريان بايد در طراحى زنجيره تامين براى دستيابى به اهداف مشترك‌ و تسهيل ارتباطات و جريان اطلاعات با يكديگر شريك شوند. بعضى شركت‌ها كوشش مى‌كنند تا كنترل زنجيره تامين خود را با كنترل عمومى عمودى – با استفاده از مالكيت و يكپارچگى تمام اجزاى مختلف در امتداد زنجيره تامين از تهيه مواد و خدمات تا تحويل محصول نهايى و خدمت به مشترى به دست آورند. اما حتى با اين نوع ساختار سازمانى، فعاليت‌هاى مختلف و واحدهاى عملياتى ممكن است ناهماهنگ باشد. ساختار سازمانى شركت بايد بر هماهنگى فعاليت‌هاى مختلف براى دستيابى به اهداف كلى شركت تمركز كند.

5-پنج عملكرد براى مديريت در برابر چالش هاى زنجيره تامين:
بسيارى از تكنولوژى‌ها و ابزارها در بهبود راهكارهاى زنجيره تامين مورد استفاده قرار مى‌گيرد. دامنه پياده‌سازى تكنولوژى، راه‌هاى جديدى را براى تغيير ساختار سازمانى از تكنولوژى سخت‌افزار به تكنولوژى نرم‌افزار و اطلاعات براى سازماندهى مى‌گذارد. براى رسيدن به كارايى و اثربخشى در مديريت زنجيره تامين پنج عملكرد را براى مديريت تفكيك كرده‌ايم كه اين پنج وظيفه تا اندازه‌اى عاملى براى سازماندهى است..

عملكرد1: ساختار شركاى زنجيره تامين:
طراحى زنجيره تامين بر اساس كارايى كه بر روى عوامل استراتژيك و با توجه و نيازمندى‌هاى مشترى براى طراحى زنجيره تامين است، پايه‌ريزى شده‌ است، به طورى‌كه محدوده محصولات موجود، سرويس‌ها، محصولات جديد يا بخش مشتريان را پوشش مى‌دهد. بر پايه آگاهى از محصول نهايى در زنجيره تامين پايه‌ريزى مى‌شود. اين به اين مفهوم است كه در دوره طولانى، كيفيت محصولات براى ادامه رقابت، بايد توسعه و بهبود بيابد. همچنين يكپارچگى زنجيره تامين، ميزان رقابت‌پذيرى سازمان را تعيين خواهدكرد .

عملكرد 2: پياده سازى ارتباطات مشاركتى:
اين بخش به انواع مشاركت‌هاى ضرورى براى شركت اشاره مى‌كند. اين عملكرد ارتباطات زنجيره تامين را به مشاركت با عوامل خارج از شركت گسترش مى‌دهد. هر تغييرى در زنجيره تامين بايد به اطلاع شركا برسد و در كل زنجيره پياده شود.
در اين قسمت عمليات پشتيبان فرآيندهاى زنجيره تامين بيان مى شوند.
• سازماندهى تغييرات و نقش عملكردها در تغييرات زنجيره تامين
• فرآيند مشاركتى براى طراحى مجدد زنجيره تامين
• اجراى ارزيابى ها و نقش آنها
• جايگاه عملكرد مديريت زنجيره تامين درون شركت

عملكرد 3طراحى زنجيره تامين براى سود دهى استراتژيك:
مديريت زنجيره تامين، مشاركت موثر عوامل خارج از شركت را ايجاب مى‌كند. اما ارتباط هر شركت با شركت‌هاى خارج از آن بسيار مشكل‌زا است. در مورد شركاءدقت به موارد زير ضرورى است:
• مركز رقابت: هدف مديريت زنجيره تامين و انتخاب شركا چه تاثيرى بر اهداف رقابتى دارد؟
• انگيزه شركا
• ساختار شركا

عملكرد 4 : اطلاعات مديريت زنجيره تامين :
نقش سيستم‌هاى اطلاعاتى را در اصلاح زنجيره تامين نبايد ناديده گرفت. اين بخش نقش تكنولوژى را در اصلاح زنجيره تامين نشان مى دهد. تغييرات سيستمى بايد تغييرات ( اصلاح ) فرآيندها و استراتژى شركت تحت الشعاع قرار دهد.
• عناصر سيستم زنجيره تامين
• نوآورى تكنولوژيكى
• استفاده از وابسته هاى نرم افزارى
• مشكلات موجود در مراحل پياده سازى

عملكرد 5: كاهش هزينه زنجيره تامين:
شاخص اصلى بهبودى زنجيره تامين، كاهش هزينه است. اين كوشش‌ها براى استراتژى‌ها و سياست‌هاى كارايى انجام مى شود. پنج دليل اصلى هزينه زايى عبارت‌اند از:
• عدم وضوح فرآيند زنجيره تامين
• تغييرات رويه هاى داخلى و خارجى شركت
• ضعف موجود در طراحى توليد
• وجود اطلاعات ناقص براى تصميم گيرى
• ضعف حلقه هاى زنجيره در ارتباط ميان شركا زنجيره تامين

طرح كلى يك زنجيره تامين :
به طور كلى زنجيره‌تامين، زنجيره‌اى است كه همه فعاليت‌هاى مرتبط با جريان كالا و تبديل مواد، از مرحله تهيه ماده اوليه تا مرحله تحويل كالاى نهايى به مصرف كننده را شامل مى‌شود. در ارتباط با جريان كالا دو جريان ديگر كه يكى جريان اطلاعات و ديگرى جريان منابع مالى و اعتبارات است نيز حضور دارد.

محققان و نويسندگان مختلف ، نگرش‌ها و تعاريف متفاوتى را از زنجيره تامين ارايه كرده اند. برخى زنجيره تامين را در روابط ميان خريدار و فروشنده محدود كرده اند، كه چنين نگرشى تنها بر عمليات خريد رده اول در يك سازمان تمركز دارد. گروه ديگرى به زنجيره تامين ديد وسيع‌ترى داده و آن را شامل تمام سرچشمه‌هاى تامين (پايگاه‌هاى تامين) براى سازمان مى دانند. با اين تعريف ، زنجيره تامين شامل تمام تامين كنندگان رده اول ، دوم ، سوم ... خواهد بود. چنين نگرشى به زنجيره تامين ، تنها به تحليل شبكه تامين خواهد پرداخت . ديد سوم ، نگرش زنجيره ارزش <پورتر> است كه در آن زنجيره تامين شامل تمام فعاليت‌هاى مورد نياز براى ارايه يك محصول يا خدمت به مشترى نهايى است. با نگرش ياد شده به زنجيره تامين ، توابع ساخت و توزيع به عنوان بخشى از جريان كالا و خدمات به زنجيره اضافه مى‌شود. در واقع بااين ديد، زنجيره تامين شامل سه حوزه تدارك ، توليد و توزيع است .

فرآيندهاى اصلى:
مديريت زنجيره تامين داراى سه فرآيند عمده است كه عبارت‌اند از:
1) مديريت اطلاعات
2)مديريت لجستيك
3)مديريت روابط (RELATIONSHIP MANAGEMENT) .

مديريت اطلاعات :

 

امروزه نقش ، اهميت و جايگاه اطلاعات براى همگان بديهى است . گردش مناسب و انتقال صحيح اطلاعات باعث مى‌شود تا فرآيندها موثرتر و كاراترگشته و مديريت آنها آسان‌تر گردد. در بحث زنجيره تامين - همان طور كه گفته شد -اهميت موضوع هماهنگى در فعاليتها، بسيار حائز اهميت است . اين نكته در بحث مديريت اطلاعات در زنجيره ، مديريت سيستم هاى اطلاعاتى و انتقال اطلاعات نيز صحت دارد. مديريت اطلاعات هماهنگ و مناسب ميان شركا باعث خواهد شد تا تاثيرات فزاينده‌اى در سرعت، دقت، كيفيت و جنبه‌هاى ديگر وجود داشته باشد. مديريت صحيح اطلاعات موجب هماهنگى بيشتر در زنجيره خواهد شد. به طور كلى در زنجيره تامين ، مديريت اطلاعات در بخش‌هاى مختلفى تاثيرگذار خواهد بود كه برخى از آنهاعبارت‌اند از:
مديريت لجستيك (انتقال، جابجايى، پردازش و دسترسى به اطلاعات لجستيكى براى يكپارچه سازى فرآيندهاى حمل و نقل، سفارش دهى و ساخت، تغييرات سفارش، زمان‌بندى توليد، برنامه هاى لجستيك و عمليات انباردارى) ; تبادل و پردازش داده‌ها ميان شركا (مانند تبادل و پردازش اطلاعات فنى، سفارشات و...) : جمع آورى و پردازش اطلاعات براى تحليل فرآيند منبع يابى و ارزيابى ، انتخاب و توسعه تامين كنندگان ; جمع آورى و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و ... براى پيش بينى روند بازار و شرايط آينده عرضه و تقاضا; ايجاد و بهبود روابط بين شركا.
چنانچه پيداست ، مديريت اطلاعات و مجموعه سيستم هاى اطلاعاتى زنجيره تامين مى تواند برروى بسيارى از تصميم‌گيرى‌هاى داخلى بخش‌هاى مختلف زنجيره تامين موثر باشد كه اين موضوع حاكى از اهميت بالاى اين مولفه در مديريت زنجيره تامين است .

مديريت لجستيك :

 

 در تحليل سيستم هاى توليدى (مانند صنعت خودرو)، موضوع لجستيك بخش فيزيكى زنجيره تامين را در بر مى گيرد. اين بخش كه كليه فعاليت‌هاى فيزيكى از مرحله تهيه ماده خام تا محصول نهايى شامل فعاليت‌هاى حمل و نقل، انباردارى، زمان‌بندى توليد و... را شامل مى شود، بخش نسبتا بزرگى از فعاليت‌هاى زنجيره تامين را به خود اختصاص مى دهد. در واقع ، محدوده لجستيك تنها جريان مواد و كالا نبوده بلكه محور فعاليت‌هاى زنجيره تامين است كه روابط و اطلاعات ، ابزارهاى پشتيبان آن براى بهبود در فعاليت‌ها هستند.

مديريت روابط:

 

فاكتورى كه ما را به سمت فرجام بحث راهنمايى مى كند و شايد مهم‌ترين بخش مديريت زنجيره تامين به خاطر ساخت و فرم آن باشد، مديريت روابط در زنجيره تامين است. مديريت روابط، تاثير شگرفى بر همه زمينه‌هاى زنجيره تامين و همچنين سطح عملكرد آن دارد. در بسيارى از موارد، سيستم هاى اطلاعاتى و تكنولوژى مورد نياز براى فعاليت‌هاى مديريت زنجيره تامين به سهولت در دسترس بوده و مى توانند دريك دوره زمانى نسبتا كوتاه تكميل و به كار گمارده شوند. اما بسيارى از شكست‌هاى آغازين در زنجيره تامين ، معلول انتقال ضعيف انتظارات و توقعات و نتيجه رفتارهايى است كه بين طرفين درگير در زنجيره به وقوع مى پيوندد. علاوه بر اين ، مهم‌ترين فاكتور براى مديريت موفق زنجيره تامين ، ارتباط مطمئن ميان شركا در زنجيره است، به گونه اى كه شركا اعتماد متقابل به قابليت‌ها و عمليات يكديگر داشته باشند. كوتاه سخن اين كه درتوسعه هر زنجيره تامين يكپارچه، توسعه اطمينان و اعتماد در ميان شركا و طرح قابليت اطمينان براى آنها از عناصر بحرانى و مهم براى نيل به موفقيت است.

8فازهاى اصلى مديريت زنجيره تامين:

فاز اول: طراحى مفهومى: 
فاز اول نشان دهنده استراتژى ساخت است. در اين فاز نحوه اداره سازمان با ايجاد يك تصوير براى آينده و ايجاد يك ساختار براى پياده سازى تعيين مى‌شود. براى فرآيندهاى فاز اول يك مدل ويژه سازمان لازم است كه از يك سازمان به سازمان ديگر متفاوت است. بحث اصلى در اين فاز طراحى مفهومى است كه مدركى براى تصديق و اجراى دو فاز ديگر است. هدف از اجراى اين فاز درك جزييات مربوط به هزينه‌ها و شناخت سيستم و منافع پياده‌سازى SCM است.

فاز دومطراحى جزييات و تست :
اين فازمى تواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود. يعنى جزييات طراحى مى‌شود و به طور هم‌زمان راه حل‌ها در دنياى واقعى تست مى‌شوند. در اين فاز ايجاد تغييرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آنها براى پياده‌سازى در سيستم به منظور پشتيبانى طراحى زنجيره تامين جديد توصيه مى‌شود.

فاز سوم: پياده سازى 
در اين فاز در ادامه فاز دوم، زمان‌بندى پياده سازى دوره هاى بلندمدت عمليات و تغييرات در سيستم به منظور ايجاد تسهيلات انجام مى‌گردد.

                               

 

نياز به مديريت زنجيره تامين:
در گذشته، اكثر سازمانها كمتر زنجيره هاي تامين خود را مديريت مي كردند. در عوض تمايل داشتند كه برروي عمليات خودشان و برروي تامين كنندگان بلافصل خودشان تمركز كنند. هرچند كه، چند عامل مديريت زنجيره تامين را براي سازمانهاي تجاري اي كه زنجيره تامين خود را به طور فعال اداره مي كنند مطلوب مي سازد. عوامل عمده عبارتند از:
! نياز به بهبود عمليات: در طول دهه گذشته بسياري از سازمانها فعاليتهايي مانند توليد ناب و مديريت كيفيت جامع را انجام مي دهند. در نتيجه آنها قادر خواهند بود كه كيفيت بهبوديافته اي را كسب كرده و در عين حال مقدار زيادي از هزينه هاي اضافي خارج از سيستم خود را از بين ببرند. اگرچه هنوز جايي براي بهبود وجود دارد. اكنون فرصت به طور عمده در تهيه و تدارك، توزيع و پشتيباني - زنجيره تامين وجود دارد.
افزايش سطح منبع يابي از خارج INCREASE OUTSOURCING LEVEL : سازمانها در حال افزايش سطوح منبع يابي از بيرون خود هستند؛ يعني خريد كالا و خدمات به جاي توليد يا فراهم كردن آنها توســط خود سازمانها. همان طور كــه سطح منبع يــابي از خارج افزايش مي يابد سازمانها حجم زيادي از يك سازمان و تامين كنندگان آن است. اين وظيفه جهت كسب كالاها و يا خدماتي كه براي توليد محصولات يا تامين خدمات براي مشتريــــان سازمـان عمل مي كند. خريد تامين كنندگان را انتخاب مي كند، در قراردادها مذاكره مي كند، ائتلافهايي را ايجاد و به عنوان رابطه بين تامين كنندگان و بخشهاي مختلف داخلي عمل مي كند. خريد در مديريت زنجيره تامين اهميت فزاينده اي كسب كرده است.
چندين عامل در اين امر سهم دارند:
! افزايش منبع يابي از خارج: نكته اي حاصل شده كه هزينه هاي مواد و ملزومات خيلي بيشتر از هزينه نيروي كار است.
افزايش تبديل به توليد ناب و نيازمنديهاي JIT ، كه به معني اندازه دسته كوچكتر، نياز براي زمانبندي دقيق تحويلها، كيفيت بالاتر و مقدارهاي دقيق و كامل است.

افزايش جهاني شدن:
بخش عرضة يك زنجيره تامين (ارزش) متشكل از يك يا چند تامين كننده است، همه در زنجيره به هم مرتبط هستند و هريك قادرند برروي اثربخشي - يا عدم اثربخشي - زنجيره تامين اثر داشته باشند. علاوه براين، ضروري است كه برنامه ريزي و اجرا به طور دقيقي بين تامين كنندگان و همه اعضاي بخش تقاضاي آنها هماهنگ شوند.
نزديكي به بازار يا نزديكي به منابع عرضه، يا نزديكي به هردو ممكن است امكان پذير باشد. در مديريت كيفيت جامع (TQM) به محك زني (BENCHMARKING) ارجاع داده مي شود، يعني ارزيابي موقعيتي كه شركت اكنون قرار دارد و استفاده از آن به عنوان يك رهنمود براي موقعيتي كه شركت مي خواهد در آينده قرار گيرد.
اگرچه، يك شركت بايد عملكرد را ارزيابي كرده واهداف كلي را برحسب كل زنجيره تامين، نه فقط خود شركت به تنهايي، تعيين كند.
يك شركت ممكن است اهداف والايي را براي خود براي به حداقل رساندن موجودي تعيين كند اما اگر سطوح موجودي تامين كنندگان شركت لازم باشد كه بالا باشد به طوري كه شركت بتواند به اهداف محلي خودش بدون توجه به هــزينــه هــاي تــامين كنندگان دست يابد، سپس هزينه موجودي بالا براي شركت به عنوان هزينه هاي تحويل قطعات و هزينه مواد بالاتري محسوب مي شود. اگر شركتي به اهداف كيفي خود دست يابد و برنامه هاي كيفيت تامين كنندگان خود را ناديده بگيرد، سپس به طور معكوس كنندگان قادر به تحويل سريع به مشتريان و دوباره پركردن موجوديهاي انبار از طريق تامين كنندگان مي شوند. اگر هر كسي همراه با زنجيره تامين اطلاعات مشابه را در زمان مشابه به دست آورد، اين امر آنها را قادر مي سازد كه به طور دقيقي هماهنگ شوند و در نتيجه عدم اطمينان كاهش يابد كه به نوبه خود به آنها امكان كاهش سطوح موجودي را مي دهد.
انواع و تعداد تسهيلات و امكاناتي كه ساخته مي شود (يا به دست آورده مي شود) و مكاني كه آنها قرار داده مي شوند از موضوعهاي طراحي استراتژيك زنجيره تامين هستند. به دليل اينكه هزينه هاي حمــل و نقل و توزيع مي تواند بخش قابل ملاحظه اي از هزينه هاي زنجيره تامين را تشكيل دهد، تصميم در مورد تسهيلات و مكانيابي آنها تعهدهاي پرهزينه و بلندمدتي هستند، همين طور آن تصميم ها، تصميم هاي طراحي ديگري مانند اينكه كدام تامين كنندگان به كار روند، شيوه و طريقه حمل و نقل، مراكز توزيع و بازارهاي مشتري را ديكته مي كنند. براي مثال 75 درصد تامين كنندگان هوندا در 150 مايلي كارخانه اُُهايو، ويرسويل قرار دارند. شركت وال مارت نمونه اي است كه اين ويژگيهاي مختلف طراحي ذكر شده را در يك زنجيره تامين موفق و موثر ادغام و تركيب كرده است. استراتژي رقابتي وال مارت تامين كالاهاي باكيفيت براي مشتريان خود در زمان و مكاني كه آنها مي خواهند و در يك قيمت رقابتي

 

نقش فناوري اطلاعات در زنجيره تامين :

 

زنجيره تامين توسط  مشتري هدايت مي شود و براي اينكه به بهترين نحو نيازمنديهاي مشتريان بر طرف شود به ارتباطات مناسب بين تمام مشاركت كنندگان در زنجيره تامين نيازمند است . براي مديريت كردن ارتباطات و اتصالات در زنجيره تامين بسياري از ابزارهاي نرم افزاري توليد شده اند كه اين برنامه هاي نرم افزاري استراتژي نيستند بلكه ابزارهايي براي اجراي استراتژي شركتها هستند . استراتژیها باید برای برطرف کردن نیازهای مشتری ، بر کل زنجیره تامین تمرکز کنند. نصب و به کار گیری این ابزارها هدف شرکت نیست بلکه هدف بهبود مدیریت زنجیره تامین است. فن آوری اطلاعات تكنولوژی توانمندی است که به مدیران کمک می کند وظیفه خود را بهتر انجام دهند، زیرا بدینوسیله اطلاعات کاملتر و دقیقتری را در اختیار دارند.

 

براي هر اتصال و ارتباط در زنجيره تامين چندين بسته نرم افزاري وجود آنهايي كه از اتصالات دروني پشتيباني مي كنند  و آنهايي كه اتصالات و ارتباطات شركت با مشتري را پشتيباني مي كنند و نرم افزاري كه شركت را به عرضه كنندگان پيوند مي دهد . در ذيل تاثير اين نرم افزار ها آورده شده است :

 

انسجام داده هاي داخلي:

 

نرم افزاري كه در شركتها براي مديريت بخشهاي داخلي در زنجيره تامين مورد استفاده قرار مي گيرند سیستم برنامه ریزی منابع موسسه [7] نام دارد.سیستم برنامه ریزی منابع موسسه تلاش مي كند تمام فرآيندهاي اطلاعاتي درون سازمان را با يكديگر منسجم كرده و از اين انسجام براي بهبود عملكرد استفاده كند.سیستم برنامه ریزی منابع موسسه یک سری ماژولهای نرم افزاری است که به سازمان اجازه می دهد تراکنشهایی که در در فرایندهای تجاری خود با آنها روبروست را خود کار کند. این سیستم یک پایگاه داده مشترک ایجاد می کند و سیاستها و اقدامات هماهنگی را در طول موسسه انجام می دهد و اجازه دسترسی زمان واقعی[8] به داده ها را  ممکن میسازد. در واقع سیستم برنامه ریزی منابع موسسه گسترش داده شده سیستم برنامه ریزی مواد[9] سنتي است که برای برنامه ریزی مواد مورد استفاده قرار میگرفت. 

 

سیستم برنامه ریزی منابع موسسه تمامی تراکنشهای موجود در سازمان را ثبت می کند ولی در مورد تصمیم هایی که باید در مورد زنجیره تامین گرفته شود راه حلی ارائه نمیکند.

 

سيستم هاي برنامه ريزي پيشرفته(APS) [10]:

 

برنامه هاي نرم افزاري هستند كه از داده هاي سيستم هاي ديگر( sسیستم برنامه ریزی منابع موسسه مورد استفاده در هر کدام از شرکای مشمول در یک زنجیره تامین ) استفاده ميكند تا بر عملکرد کل زنجیره نظارت داشته باشد. سیستم برنامه ریزی پیشرفته  تلاش مي كند بهترين نحوه عملكرد را براي شركت شناسايي كند این سیستم  برنامه ريزي توليد ،زمانبندي و برنامه ريزي زنجيره  تامين را انجام مي دهد مشكل اجراي يك سیستم برنامه ریزی پیشرفته در وهله اول اطمينان از همكاري آن با سیستمهای برنامه ریزی منابع موسسه و ديگر سيستم هاست. اين باعث مي شود اطمينان داشته باشيم سیستم مورد نظر مي تواند داده هاي  مورد نياز را بدست آورد . مشكل دوم تغيير ساختار سازماني و سياست هاي شركت براي استفاده از خروجي هاي سیستم برنامه ریزی پیشرفته براي بدست آوردن مزيت هاي رقابتي است . هدف از بكارگيري این سیسنم براي زنجيره تامين كاهش مشكلات ناشي از توليد بيش از حد و توليد كمتر از حد مورد نيازاست .

 

یک توانایی اغلب سیستمهای برنامه ریزی پیشرفته توانایی در پاسخگویی به پرسشهای چه – اگر [11]  است این سیستم به هيچ وجه جايگزين   سیستمهای برنامه ریزی موسسه نيست بلكه تلاش مي كند آنها را ارتقا بخشیده و با یکدیگر هماهنگ کندکه باعث هماهنگی و یکپارچگی کل زنجیره تامین خواهد شد (شکل5).

 


 


 


 


 


 


 


 


 
 


 
 شکل 5. نقش APS در هماهنگ سازی ERP ها


 

 

 

 

 

تجــــارت الكترونيك و مديريت زنجيره تامين:
تجارت الكترونيك به عنوان يك نگرش عالي براي ارائه راه حلهايي براي مشكلات زنجيره تامين ارائه شده است. خيلي از فعاليتهاي زنجيره تامين از گرفتن سفارش از مشتري تا تدارك اجزاء مي تواند به وسيله تجارت الكترونيك صورت پذيرد.

انواع فعاليتهــــاي تجارت الكترونيك در زنجيره تامين: فعاليتهاي بالادست: چندين مدل ابداعي تجارت الكترونيك مي تواند

فعاليتهاي بالادست زنجيـــره تامين را بهبود دهد. اين مدل ها به طور عمومي به عنوان تدارك الكترونيكي (E-PROCUREMENT) توصيف شده اند كه با عناوين مناقصه، ارائه كاتالوگ به خريدار و تدارك از طريق خريد گروهي شناخته مي شوند.

فعاليتهاي داخلي:

 

 فعاليتهاي داخلي مشتمل بر فعاليتهاي فراتجاري تجارت الكترونيك هستند. اين فعاليتها از ورود سفارش تا جريان محصول، ثبت فــــــروش و حمل و نقل درجه بندي مي شوند كه معمولاً ازطريق اينترانت منسجم اداره مي شوند.

فعاليتهاي پايين دست:

 

 فعاليتهاي مذكور با فروش برخط مرتبطند. دو مدل عمومي اين فعاليتها عبارتند از:

 

 

 

1 - فروش در سايت وب شركت:

 

 در اين روش خريداران كاتالوگهاي الكترونيكي كالاهاي موردنياز را موردبررسي قرار مي دهند.

 


 

2 - مزايده:

 

مزايده هاي الكترونيكي چرخه و زنجيره تامين را كوتاه و در هزينه هاي لجستيكي و اداري صرفه جويي مي كنند. اين مراوده ها معمولاً B2Bو B2C ناميده مي شوند.
مبادله ها (EXCHANGE): مبادلات الكترونيكي موقعيتهاي مركزي مبتني بر وب هستند كه در آن خريداران و فروشندگان به طور پويا با هم درارتباطند. تجارت الكترونيك برنامه ريزي منابع موسسه: هنگامي كه خيلي از شركتها سيستم برنامه ريزي منابع موسسه داشتند و درعين حال نياز به تجارت الكترونيك در مواجهه با برنامه ريزي منابع موسسه، اين نياز احساس شد كه اين دو ادغام شوند. تجارت الكترونيك و برنامه ريزي منابع موسسه ادغامي منطقي به معني توسعه سيستم برنامه ريزي منابع موسسه موجود با پشتيباني تجارت الكترونيك است. مشكل اين نگرش اين است كه نرم افزار برنامه ريزي منابع موسسه خيلي پيچيده و غيرقابل انعطاف است و اين موضوع به دست آوردن ادغامي آسان و كارا را مشكل مي كرد. مشكل ديگر اين بود كه سيستم هاي برنامه ريزي منابع موسسه تمايل به تمركز بر كاربردهاي اداري داشتند درحالي كه تجارت الكترونيك بر كاربردهاي مقابل اداري ازقبيل فعاليتهاي فروش، گرفتن سفارش، سرويس مشتري و مديريت ارتباط با مشتريان تمركز داشت.

فعاليتهاي تجارت الكترونيك:
محصولات ديجيتالي در ايجاد و حركت خيلي ارزانتر و سريعتر از محصولات فيزيكي هستند.
جايگزيني اسناد الكترونيكي به جاي اسناد كاغذي سرعت، صحت و هزينه انتقال اسناد را بهبود مي دهد.
جايگزيني ارتباطات سيستم پيغام الكترونيكي به جاي فاكس، تلفن، تلگرام و درنتيجه كاهش هزينه ارتباطات.
تبديل ساختاربندي زنجيره تامين از خطي به قطبي كه باعث همكاري و ارتباط بهتر مي شود.
تجارت الكترونيك مي تواند زنجيره تامين را كوتاه كند و موجودي را به حداقل برساند.
نوآوري و خود مسيريـــــابي حمل و نقل مي تواند نياز به جريان اطلاعات را بين شركتها و تهيه كنندگان كاهش دهد.
مركز خريد و فروش الكترونيكي باعث كارايي در خريد و فروش مي شود.

 


 


 


 


 

Agent_ Base Enterprise Integration and Supply Chain Management

 

 

 

مقدمه:

 

Enterprise Integration به این معناست که هر واحد از سازمان فقط دسترسی به اطلاعات مربوط به کارش را نخواهد داشت بلکه خواهد فهمید که چگونه با بخشهای دیگر سازمان تعامل داشته باشد. به موجب آن توانایی دارد برای انتخاب سلسله ای که اهداف سازمان را هماهنگ کند.

 

زنجیره تامین یک اقدام صنعتی از یک شبکه جهانی از خرده فروش هایی که مواد خامی که در دسترس اند را تبدیل می کنند و در اختیار مشتری قرار می دهند.

 

ابتکار supply chain management یک فن کلیدی است برای افزایش موقعیت رقابتی و سود دهی و رشد عملکرد موسسه.

 

در نتیجه Enterprise حرکت می کند به طور افزاینده به سوی کامل کردن روابطش با آن دسته از تهیه کنندگان و مشتری هایشان و هم گروهایشان در شبکه گسترده ی زنجیره تامین.

 

این یکپارچگی جدیدآ پیشنهاد شده و گسترش داده شده نسبت به سالهای گذشته: کسب و کار مجازی _ کارخانه های مجازی _ تجارت الکترونیک این تجسمی از مفاهیم زنجیره تامین است.

 

شیوه ای که ارائه شده برای supply chain  در کسب و کار مجازی یا تجارت الکترونیک قابل اجراست.

 

در واقع با شیوه ای که برای هر دو Enterprise Integration و شبکه Supply chain قابل اجراست. عمده ترین تفاوت این دو در پیاده سازی سطح هاست:

 

Enterprise integration در سطح درونی سازمان در صورتیکه supply chain در سطح بین سازمانی است. تکنولوژی  Agent based یک راه طبیعی تولید کرده برای طراحی و اجرا این قبیل محیط ها که دو سطح دارند. و حالا مروری می کنیم بر پروژه های انتخاب شده در agent based enterprise integration and supply chain management.

 


 


 

ISCM (INTEGRATED SUPPLY CHAIN MANAGEMENT)

 

 

 

منشأ , قلمرو کاربرد, و موضوع تحقیق:

 

پروژه (ISCM)integrated supply managementیک برنامه تحقیقاتی وسیع در دانشگاه تورنتو است که یک  تفکر بود برای یک اقدام صنعتی در یک شبکه متاثر از گره هاست.

 

به کنترل نا متمرکز در استفاده  از تکنو لوزی agent ها کمک می کند. تمرکز عمده آن روی گردش مواد در زنجیره تا مین در یک سیستم زمان بندی شده در یک زنجیره چرخشی است .

 


 

 

 

_مشخصات صنعتی:

 

          دیدگاه کلی و معماری سیستم:

 

از مشخصات ISCMسازماندهی کردن مشکلات در زمینه های  تاکتیکی و سطوح عملیاتی است.

 

یک زنجیره تا مین متشکل از یک شبکه یاری کننده بوسیله  Agent های  هوشمند ,که هر کدامشان به یک یا چند عمل از زنجیره تامین  وابسته هستند و هر کدام در جایگاه خودشان تعاملاتی با دیگر Agent ها دارند. به خاطر این تفاوت های مهم وظیفه ای ISCM هشت نوع از Agent  ها را مورد  توجه قرار داد.

 

هفت Agent وظیفه ای ( فراگیری , دستورات , تدارکات , زمان بندی , منابع , توزیع امکانات, حمل و نقل و ماشین آلات کارخانه , مدیریت )و یک Agent  اطلاعاتی.

 

Agent اطلاعاتی یک منبع ارتباطی مرکزی است که مدیریت دانش را تامین می کند و حمایت و همکاری با   Agent های دیگر و نشان دادن تعارضات از و ظایفشان است.

 

یک زنجیره تامین چهار سطح مهم دارد  (Agent اطلاعاتی , تهیه و توزیع , دستورات فراگیری , و  Agentهای  حمل و نقل ) و تاسیسات  کارخانه ای آن  پنج نوعند  (Agent اطلاعاتی , مدیریت ماشین آلات کارخانه , مدیریت منابع , توزیع امکانات و Agent های زمانبندی) بنابراین یک نوع Agent می تواند چهل تا پنجاه Agent داشته باشد.

 


 

ساختار  Agent ای:

 

هشت نوع Agent دارد که هر کدامشان متفاوت از دیگری هستند. اما از منابع یکسان استفاده می کنند.

 

یک Agent عمومی یک منبع از چندین  لایه و زبان و سرویس Agent  و شامل زبانهای ارتباطی , سرویس توزیع اطلاعاتی ,  مدل سازمانی , مدل های هماهنگی و مدل ها و زبان سرویس مدیریت برخورد , میانجی ای بر کاربردها و سیستم مدیریت دانش.

 


 

ارتباط Agent ها:

 

KIFوKQML دو پروتکل ارتباطی اندکه درسطح دانش استفاده می شدند. TCP/IP در مکانیسم حمل و نقل سطح بالا استفاده می شوند.

 

پو یایی شناسی/ رفتار جهانی:

 

مدل Agent های ISCM و به وضوح دلیلی برای ارتباط اشان با یکدیگر و محیط اطرافشان ,و استفاده از تاکتیک های AI  برای اینکه بدانیم چطور طراحی کنیم و چه مراحلی را طی کنیم برای رسیدن به  حالت مطلوب.

 

ارتباطشان اطراف Agent ها درون ابزار کارخانه و بین این Agent ها و Agent های عملکرد در سطوح مهم.

 


 

پی آمدهای خیلی مهم:

 

یک نوع Agent Building Shell گسترده , ساختمان Agentها را بوسیله تولید چند لایه از سرویس هایی که قابلیت استفاده مجدد را دارند و تعدادی از زبان ها را پشتیبانی می کند.

 

یک حوزه مستقل از زبان های هماهنگ ((cool  که گسترش داده شده اند . سرویس هایی برای مدل های هماهنگ تعریف شده و پرو تکل ها تولید می کند.

 


 

موقعیت نسبت به دیگر پروژه ها یا کارهای آینده:

 

ISCM زیر ساختی بود برای لایه های زیاد Information Architecture Enterpriseکه توسط robomو Foxپیشنهاد شده بود , برای تلفیق پردازش اطلاعات مهم , از لایه ارتباط شبکه ساز ماندهی بر اساس دادو ستد و معامله .

 

ISCM به (TOVE) Toronto Virtual Enterpriseوابسته است, و یک مدل پیچیده از تجارت های مهم است.

 


 


 

CIIMPLEX:

 

ائتلاف چند شرکت برای اجرا برنامه ریزی صنعتی یکپارچه هوشمند (CIIMPLEX) شامل چندین شرکت غیر دولتی و دانشگاه, که ساخته شده در 1996 برای گسترش تکنولوژی و ائتلاف وسیع سرمایه گزاری و برنامه ریزی صنعتی یک پارچه هوشمند.

 


 

مشخصات صنعتی:

 

این سیستم ترکیبی از سرویس های Agent,Broker Agent/Agent Name Server/Getaway Agent  Agent های خاص که هر کدامشان دارای مهارتهای خاصی هستند. برای  استفاده های مخصوص.

 


 

نوع Agentها و ساختارشان:

 

دو نوع اولیه از Agent ها وجود دارد Agent های وظیفه ای و Agent های ویژه. Agent های وظیفه ای برای همکاری و کمک کردن هستند و سه نوعند.

 

Getaway Agent, Broker Agent Name Server, یک Agent Name Server آدرس table ها و همه Agent های ثبت شده را نگهداری می کند. بواسطه نام های Agent symbolic که در دسترس هستند. سرورهای Broker Agent مانند یک هاب اطلاعاتی دینامیک یا switchboard هستند . معماری یک Agent Name Server و یک Broker Agent خیلی ساده , ابتدایی که عبارت است از یک واسط ارتباطی برای بررسی و پیغام های خروجی و یک موتور نتیجه ساده با یک پایگاه داده و پایگاه دانش.

 

یک Getaway Agent استفاده می شد برای تولید واسط بین جهان Agent و جهان کاربردی ,وظایف شان شامل ایجاد اتصال بین دو ساختار مختلف (BOD, KQML). این پایه ایست برای برنامه ی گسترش یافته خاص. به هر حال این ها بوسیله انواعی از Agentهای خدمت می توانند جایگزین شوند.

 


 

ارتباطات Agent:

 

TCP/IP استفاده شده در سطوح بالا مکانیسم حمل و نقل. KQML یک زبان ارتباطی عمومی KIF یک قالب معمولی, BOD یک قالب پیغام, برای در خواست هاست. و سری های MQ از IBM و visitual flow از  Envisionit برای ارتباط مطابق ساختارهاست.

 


 


 

پویایی/ رفتارهای جهانی:

 

با KQML,KIF و موجود شناسی ترکیبی (BOD)و ارتباط Agent ها با یکدیگر در روش های یکسان  در هماهنگی قسمت های یکسان وبا ادراک یکسان از جهان . Broker Agent استفاده می شوند در ابزار معماری نظارتی در راه ها. Agent هایی هستند که می توانند سرویس های نظارتی تولید کنند برای انواع رویدادها.

 


 

جزئیات پیاده سازی:

 

معماری سیستم های  Agent بوسیله زیر ساخت ارتباطی Agent که JACKA نامیده می شد , پشتیبانی می شد. JACKA بوسیله چند شرکت پشتیبانی می شد.

 

مهمترین قسمت های JACKA عبارتند از : splitter, conversation, area message , handler, cash , switch board, distributor برای بررسی ورودی ها و پیغام مهای خروجی.

 


 

مهمترین پی آمدها:

 

این پروژه قدم های مهمی بر می دارد با کمک agent ها در آینده.

 

 

 

AIMS:

 

منشا, قلمرو کاربرد , موضوع تحقیق:

 

پروژه( AIMS(Agile I understructure for Manufacturing System  برقرار شده برای گسترش مراحل مختلف که تهیه کنندگان شرکت خواستار ش هستند. برای رونق دادن تسلط مشتری بر بازار بوسیله تغییرات متوالی ,این پروژه زیرکی پیش بینی شده برای تعاملات سراسری در قالب اینترنت را تسهیل می دهد.

 

این مو ضوع شالوده اطلاعات اختصاص داده شده را و تولید سرویس هایی برای تسهیل چابکی در ساختار را گسترش می دهد.

 

گروه پروژه AIMS بوسیله Lockheed martin رهبری شده که افراد این گروه عبارتند از Texas Instrument, Rockwell, چندین تجارت خانه کوچک  عضو انجمن ملی و شرکت بازرگانی.

 


 

مشخصات صنعتی :

 

         دیدگاه کلی و معماری سیستم:

 

AIMS شبکه کارخانه های مجاز که شامل تعداد کثیری از کمپانی هاست که به اینترنت متصل شده اند. یک

 

تامین کننده مجاز, پردازش می کند تجارت استاندارد را برای استفاده کردن , قالب های داده و واسط های شبکه را تامین می کند.

 

مشتریان با این تامین کنندگان با استفاده از ساختار پیغام ها ارتباط دارند. به اطلاعات تقاضا شده در باره هزینه ها , امکانات , میزان دسترسی , جلب پیشنهادها, دستورات مکانی در جایی دور تر از مکان اصلی پاسخ داده می شود.

 

آنها می توانند با تولید کننده ها از طریق بخش های مختلف کتاب راهنما و میانجی ها مستقیما ارتباط بر قرار کنند.

 

 

 

ارتباط Agentها:

 

پیغام ها شامل E mailو پروتکل TCP/IP هستند.

 


 

پویایی/رفتار جهانی:

 

سرویس تولید محصول به صورت طبیعی خیلی مهم است به استناد سرویس های شبکه برای انجام کار. Agentهای AIMSمی توانند از میانجی هایی که به تهیه کنندگان اختصاص دارد استفاده کنند. یا پیشنهاد یا مناقصه کاری برای خودشان.

 

آنها اغلب می توانند تهیه کنندگان را فرا خوانی کنند برای سرویس پشتیبانی از کارخانه مانند پروژه طراحی زمانبندی . در AIMS می توانند سرویس های اضافه کرد یا از بیرون درهر زمانی.

 

منابع می توانند به تقاضا ها اختصاص داده شوند و فشارها متعادل شوند بوسیله راه انداختن مزایده.

 


 

جزئیات پیاده سازی:

 

معماری نرم افزار آزمایشی که گسترش داده شده برای پشتیبانی از مراحل معامله در اینترنت. این معماری استفاده شده در World Wide Web مانند واسط های مبادله و جستجو گر وب مانند واسط های کاربردی.

 


 

مهمترین پی آمدها:

 

  AIMSاولین پروژه رهبری عمده بود در برنامه DOD’s Agile Manufacturing.

 


 

Meta marpII :

 

   

 

  منشا,قلمرو کاربردی و موضوع تحقیق:

 

پروژه Meta marpIIدر حدود سال 1997 شروع شده. موضوعش یکپارچه کردن فعالیت های مهم ساختاری است .شامل طراحی, برنامه ریزی, زمانبندی, ظاهر سازی, اجرا و غیره با تهیه کنندگانشان, مشتری ها و شرکاء که درون یک محیط هوشمند توزیع شده اند.

 


 

مشخصات صنعتی:

 

    دیدگاه کلی و معماری سیستم:

 

از پیوند معماری Agent basedاستفاده می کند. در این معماری ,سیستم کارخانه در بالا ترین سطح واسط های زیر سیستم سازماندهی شده. هر زیر سیستم ارتباطی در درون سیستم با میانجی های اطرافش دارد.

 

هر زیر سیستم می تواند agent basedباشد. (مانند یک سیستم برنامه ریزی ساختارagent based)یا هر نوع دیگر از سیستم (مانند سیستم طراحی Feature _basedیا سیستم مدیریت مواد در پایگاه دانش).Agent در یک زیر سیستم ممکن اغلب توانایی ارتباط مستقیم با زیر سیستم دیگر یا Agentها در دیگر زیر سیستم ها را داشته باشد.

 


 

ساختار Agent ای:

 

مانندMeta marph I میانجی ها اغلب Agentها هستند. بنابراین می توانند Agentهای میانجی نامیده شوند. احتیاجات میانجی بر اساس ترکیبات:

 

اتصال دهنده برای واسط شبکه در سیستم

 

یک واسط ارتباطی برای بررسی ورودی و پیغام های خروجی درباره دانش خودشان

 

اطلاعاتی در باره میانجی های دیگر

 

دانشی درباره محیط خودشان

 

دانشی درباره پروژه کاری یا تولیدات کارخانه

 

مکانیسم استدلال که همان دانش استفاده شده است

 

مکانیسم یادگیری برای اطلاعات تجدید شده

 

مکانیسم کنترل برای فعالیت کنترلی و وقایع

 

میانجی یک Agentاست. یک Agentمنبع به هر حال به همه جزئیات دانش درباره Agentهای دیگر میانجی ها احتیاج ندارد. چیزهایی در باره محیط و تمام پروژه ها یا قسمتی از کارخانه است که میانجی ممکن احتیاج داشته باشد.

 


 

 

 

ارتباطات Agent:

 

میانجی: میانجی و ارتباطات agentهای نا هماهنگ هستند.شیوه ارتباطی اشان می تواند نقطه به نقطه باشد. پخش کردن , یا ارسال کردن.

 

نمونه اصلی پیاده سازی استفاده شده شیوه ارسال است. که قابل توسعه است به صورت نقطه به نقطه و پخشی.

 

مانند این پروژه DIDE,پنج نوع از پیغام ها استفاده می شده,اطلاع دادن, درخواست, اعلام کردن,پیشنهاد کردن و آگهی دادن.

 

این پیغام ها ساختارشان قابل تو سعه است به ساختار KQMLاین دستورات در ارتباطات غیر هم زمان درک می شوند, هر میانجی و Agent منبع جعبه ای برای پیغام های ورودی دارد. همه پیغام های ورودی اول در این جعبه پیغام قرار می گیرند (به ترتیب)سپس درباره این پیغام ها ی ورودی بحث می شود بر اساس اولویت.

 


 

پویایی/برخورد جهانی:

 

افزایش طرح های وابسته به پو یایی ها و تولیدات تعاملات جهانی بوسیله Meta marphIمعماری پیوندی از Meta MarphII چندین خصوصیت جدید تولید می کند. که خیلی مورد استفاده اند برای تعاملات مهم و مجموعه ابزار زنجیره تامین.

 


 

جزئیات پیاده سازی:

 

نخستین ابزار برای معماری 4 میانجی دارد: Enterprise Mediator, Design Mediator, Resource MediatorوMarketing Mediator 

 


 

Enterprise Mediator: فهرستی از میانجی های دیگر با این میانجی

 

Design Mediator: که استفاده می شود در تلفیق سیستم طراحی با مشخصات اولیه هوشمند.وظایف محدود به طراحی شامل 1) انتخاب طراحی 2) هندسه طراحی نمونه ای 3) مشخصات ساختار استفاده شده طراحی.

 

Resource Mediator: استفاده شده برای هماهنگ کردن یک ساختار زیر سیستم کارخانه پویا بر اساس Agent. پیاده سازی اولیه را نشان می دهد و در اولین تحقیق, فقط ماشین های Agentو کامل کردن سرویس های در ارتباط با مشتری ها (زیر سیستم بازاریابی). در این سیستم عملکرد زیر سیستم بازاریابی شامل 1)استفاده از کلاس بایگانی(فهرست تولید) مدل های تولیدی مختلف نشان داده شده در واسط های گرافیکی سه بعدی در خواست های مشتری.

 

2)اگر که در خواست ها در بایگانی یافت نشد طراحی فرستاده می شود (وظایف) نیازمندی های برای Design Mediator که در خواست می کند طراحی زیر سیستم را. این طراحی به محصولات اصلاح شده یا جدید اختصاص دارد

 

3)قیمت تولیدات در خواستی برای هر در خواست به خصوصیات تولید خاص یا زمان سر رسید در ارتباط است.

 

در این پیاده سازی خارج از در خواست های برنامه ریزی  و بر اساس ویژگی سیستم طراحی هوشمند خارج از Design Mediatorاست.

 

هر تولید مشابه یکی از دستوراتی که مشتری ها داشته اند و تجزیه شده بر اساس ابزار کارخانه. هر کدام از ابزار کارخانه به نمایندگی از ساختار داده نموداری سازمان یافته اند. که مشابه مراحل تولید کارخانه است.

 

هر کدام از نمونه های تولیدی مانند قسمتی که شامل Agent که اطلاعاتی درباره تولید مشخصات و اطلاعات, موعد پرداخت و برنامه است.

 

در زمان نوشتن به صورت اولیه تا پیاده ساز و گسترش دادن در شبکه متشکل از کامپیوتر های شخصی.

 

اولین زبان مورد استفاده -اش visual work, واسط گرافیکی برای سرویس های مشتری 3D studio استفاده شده و Visual C++ ارتباطشان در ارتباط با میانجی  که تبدیل به پول می شود از طریق پروتکل TCP/IPاستفاده شده و ورود پیغام های میانجی که ساختار شان        KQML است.

 


 

مهمترین پی آمدها:

 

طراحی ترکیبی پیشنهاد شده می تواند تولید را تسهیل دهد و به عدم تراکم در ارتباطات کمک کند در سطوح زیر سیستم,پس از آن یک میانجی ممکن شروع بکنه به طراحی میانجی خالص کردن محل تراکم.

 

موقعیت نسبت به دیگر پروژه ها یا کارهای آینده:

 

همانطور که گفته شد اساس Meta MarphII, Meta Marph Iاست. DIDE, ABCD, همانند پروژه های هوشمند IMSGNVدر دانشگاهی از Calgary,این شدیدا متصل به پروژه های ISMGهمانند طراحی متداول هوشمند, کنترل هوشمند و پروژه های در ارتباط با HMS.

 


 

HMS (Holonic Manufacturing System):

 


 

در HMS, Agent های مدل  holonsاستفاده شده اند. در این قسمت ما مفاهیم عمده را از یک holonic manufacturing systemو بعضی ابزارهای مهم مطرح شده بیان می کنیم.

 


 

منشا قلمرو کاربرد و موضوع تحقیق:

 

برنامه پروژه IMS(Intelligent Manufacturing system) ده سال مورد تحقیق سازمانهای صنعتی طرف همکاری قرار گرفت,دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی ذر کشورهای صنعتی مهم.

 

پروژه HMSدر سال 1994 بوسیله چند شرکت به نام HMSتحت برنامه IMSشروع شد.

 

Holonیک کلمه ترکیبی از hobsدنباله همکاری koestter.

 

Holonبوسیله ائتلاف شرکت های HMSتعریف شده به صورت خود گردان و اتحادی از چند شرکت همکار از سیستم کارخانه ای برای ائتلاف شرکت های تبدیلات جریان حمل و نقل و یا بررسی صحت ورود اطلاعات و مو ضوعات فیزیکی

 

مفاهیم مهم دیگر (HOLARCHY)که با سیستم Halos  برای اهداف و موضوعات متفاوت 

 

می تواند همکاری داشته باشند.

 

HMS یک holarchyکه تلفیق دست نخورده ای از حوزه فعالیت های کارخانه بر اساس طراحی در حدود کتابها, تولیدات و بازاریابی مهم کارخانه ها چابک تحقق پیدا می کند.

 


 

ویژگی های صنعتی:

 

    دیدگاه کلی و معماری سیستم:

 

در یک HMSهر یک از فعالیت های holonتعیین شده در حدود همکاری با دیگر hollonها,که متقابلاً بوسیله یک مکانیسم متمرکز تعیین شده.

 

HMSیک holarchyکه holonهای خود گردان و موجودیت های همکاری را در بردارد.

 

به عبارت دیگر ,یکHMSیک سیستم ساختاری که در عناصر کلیدی قرار دارد. مانند قوانین ماده,ماشین ها ,تولیدات,قسمت ها ,AGVها که خواص همکاری و خود گردانی دارند.

 

 

 

ساختار Agent ای:

 

هر holonشخصی شامل اجزاء پردازشی فیزیکی و اجزاء پردازشی اطلاعاتی است.

 

اجزاء پردازشی فیزیکی موجودیت فیزیکی داشته مانند تولیدات

 

اجزاء پردازشی اطلاعاتی و مکانیسم روی یکدیگر و روی اجزاء پردازشی فیزیکی مدیریتی عمل می کنند.

 

یک holonممکن است شامل اجزاء پردازشی اطلاعاتی در شرایط خاص باشد. یک holonمی تواند قسمتی از holonهای دیگر باشد.

 

روش های جهت دارAgentها می تواند در طراحی و ابزار و پردازش اطلاعات قسمتی از holonها استفاده شوند.

 


 

 

 

پویایی/رفتار جهانی:

 

Holarchy یک مفهوم مهم برای HMSیک Holarchyیک سیستم از holonهاست که در دستیابی به اهداف شان همکاری دارند.برای یکholonقوانین پایه ای برای همکاری در holonها و محدودیت های آنها و دستورالعمل اشان تعریف می شود.

 


 


 


 

 

 


 


  
 

[1] mass customization

   

[2] logistics decentralization

   

[3] Total Cost

   

[4] integrated functions 

   

[5] Business resource planning 

   

[6] win-win

   

[7] enterprise resource planning

   

[8] real time

   

[9] material resource planning

   

[10] advanced planning systems

   

[11] what-if

   

I BUILT MY SITE FOR FREE USING